تروما (Trauma) یا آسیب روانی به تجربهای اطلاق میشود که در آن فرد در معرض رویدادی شدیداً استرسزا، تهدیدکنندهی جان یا تکاندهنده قرار میگیرد. تجربهی جنگ، خشونت خانگی، آزار جنسی، تصادفات شدید، بلایای طبیعی یا حتی فقدان والدین میتواند موجب تروما شود. واکنش انسانها به تروما یکسان نیست و شدت و نوع پاسخها با توجه به سن، جنسیت، محیط، عوامل حمایتی و ویژگیهای فردی تفاوت دارد. با این حال، واکنش کودکان به تروما دارای ویژگیهایی است که آن را از واکنش بزرگسالان متمایز میکند.
کودکان در حال رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی هستند و نظام روانی و مغزی آنان هنوز به بلوغ کامل نرسیده است. این امر سبب میشود که نحوهی ادراک، پردازش و ابراز تجربهی آسیبزا در آنها با بزرگسالان متفاوت باشد. در این مقاله تلاش میکنیم به طور جامع بررسی کنیم که چه عواملی واکنش کودکان به تروما را متمایز میسازد، چه نشانههایی در رفتار و روان کودکان پس از تجربهی تروما ظاهر میشود، و چه مداخلاتی میتواند به بهبود آنان کمک کند.
یکی از مهمترین دلایلی که واکنش کودکان به تروما را متمایز میسازد، سطح رشد شناختی آنهاست. نظریههای رشد شناختی (مانند دیدگاه پیاژه) نشان میدهند که کودکان در هر مرحله از رشد، تواناییهای متفاوتی برای درک رویدادها دارند:
-
کودکان خردسال (۰ تا ۶ سال): در این سن هنوز مفهوم علت و معلول را به طور کامل درک نمیکنند. بنابراین ممکن است تصور کنند که خودشان باعث وقوع حادثهی آسیبزا شدهاند (مثلاً تصور کنند که دعوای والدین به خاطر رفتار بد آنها بوده است). همچنین در این سن قدرت کلامی برای بیان هیجانات محدود است و اغلب از طریق بازی یا رفتارهای غیرمستقیم واکنش نشان میدهند.
-
کودکان دبستانی (۷ تا ۱۲ سال): توانایی بیشتری برای درک واقعیت دارند اما همچنان جهان را بسیار ساده و مطلق میبینند. آنها ممکن است ترسها و کابوسهای مکرر داشته باشند یا دچار اضطراب جدایی شوند. همچنین احتمال بروز مشکلات در تمرکز و یادگیری در مدرسه بالاست.
-
نوجوانان (۱۳ تا ۱۸ سال): نوجوانان در مرحلهای هستند که توانایی تفکر انتزاعی در آنها در حال شکلگیری است. در این سن، واکنشها میتواند شامل پرخاشگری، کنارهگیری اجتماعی، رفتارهای پرخطر یا افسردگی باشد.
بنابراین، تفاوتهای رشدی نقش اساسی در شکلگیری واکنش کودکان به تروما دارد و همین عامل، وجه تمایز اصلی آنها با بزرگسالان محسوب میشود.
مغز کودکان در حال رشد است و مسیرهای عصبی مرتبط با هیجان، حافظه و کنترل تکانهها هنوز تثبیت نشدهاند. تروما میتواند تأثیر عمیقی بر این فرآیندهای رشدی بگذارد:
-
سیستم عصبی و استرس: تجربهی مکرر تروما موجب افزایش ترشح هورمونهای استرس مانند کورتیزول میشود. در کودکان، این میتواند به اختلال در رشد طبیعی سیستم عصبی منجر شود.
-
هیپوکامپ و حافظه: آسیب ناشی از استرس شدید بر هیپوکامپ (ناحیهای مرتبط با حافظه و یادگیری) میتواند مشکلات ماندگار در یادگیری و تمرکز ایجاد کند.
-
آمیگدالا و واکنشهای هیجانی: کودکان دچار تروما ممکن است بیشفعال شدن آمیگدالا را تجربه کنند، که نتیجهاش اضطراب شدید، واکنشهای اغراقشده به صداها یا تصاویر، و افزایش ترسهای غیرمنطقی است.
به این ترتیب، تروما در دوران کودکی میتواند اثرات زیستی پایدارتر و عمیقتری نسبت به بزرگسالان داشته باشد.
یکی دیگر از وجوه متمایز واکنش کودکان به تروما، نحوهی ابراز هیجانهاست. بزرگسالان اغلب میتوانند از طریق کلمات، احساسات و افکار خود را بیان کنند، اما کودکان به دلیل محدودیت زبانی و شناختی این توانایی را ندارند. در نتیجه:
-
کودکان خردسال ممکن است از طریق بازیهای تکراری صحنهی حادثه را بازسازی کنند.
-
برخی کودکان دچار پسرفت رشدی میشوند (مثلاً کودک ۵ ساله دوباره شبادراری میگیرد یا مکیدن انگشت شروع میکند).
-
برخی دیگر واکنشهای جسمانی نشان میدهند: سردرد، دلدرد، تهوع یا شکایتهای بدنی بدون علت پزشکی.
-
نوجوانان بیشتر با پرخاشگری، مصرف مواد یا رفتارهای پرخطر واکنش نشان میدهند.
این تفاوتها در شیوهی ابراز هیجان، کودکان را نیازمند رویکردهای خاص درمانی مانند بازیدرمانی یا هنردرمانی میسازد.
نقش وابستگی و دلبستگی در واکنش کودکان به تروما
کودکان به شدت به والدین یا مراقبان اصلی خود وابستهاند. احساس امنیت و دلبستگی ایمن مهمترین عامل محافظتی در برابر اثرات تروما محسوب میشود. در صورت وجود یک مراقب حامی، کودک بهتر میتواند تجربهی آسیبزا را پردازش کند. اما در شرایطی که خود مراقب منبع تروما باشد (مانند آزار والدین یا خشونت خانگی)، اثرات تروما شدیدتر و پیچیدهتر میشوند.
این مسئله در بزرگسالان کمتر دیده میشود، زیرا آنها استقلال بیشتری دارند و وابستگی هیجانی کمتری به مراقبان اصلی دارند.
نشانههای اختلال پس از سانحه (PTSD) در کودکان
اگرچه نشانههای اختلال استرس پس از سانحه در کودکان شباهتهایی با بزرگسالان دارد، اما شکل بروز آن متفاوت است:
-
خاطرات مزاحم: کودکان ممکن است به جای روایت کلامی، در قالب بازی یا نقاشی خاطرات تروما را بازسازی کنند.
-
کابوسها: محتوای کابوسها اغلب مبهم یا غیرمستقیم است (مثلاً حیوانات ترسناک به جای صحنهی واقعی حادثه).
-
پرهیز: پرهیز کودکان میتواند به صورت امتناع از رفتن به مکانهای خاص، اجتناب از افراد یا حتی سکوت انتخابی باشد.
-
برانگیختگی بیشازحد: کودکان دچار بیقراری، مشکلات خواب، پرش از جا با کوچکترین صدا یا خشونت میشوند.
این ویژگیها سبب میشود که تشخیص PTSD در کودکان نیازمند معیارهای خاص و حساسیت بیشتری باشد.
اثرات بلندمدت تروما در کودکان
تروما در کودکی در صورت عدم مداخله میتواند پیامدهای بلندمدتی داشته باشد:
-
افزایش احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب در بزرگسالی
-
مشکلات اعتماد به نفس و عزتنفس پایین
-
دشواری در روابط بینفردی و اعتماد به دیگران
-
افزایش خطر گرایش به مصرف مواد
-
مشکلات تحصیلی و شغلی در آینده
این در حالی است که بزرگسالان معمولاً با منابع مقابلهای بیشتری مواجهاند و توانایی بالاتری در بازسازی معنا و کنار آمدن با تجربهی آسیبزا دارند.
عوامل محافظتی و تشدیدکننده
واکنش کودکان به تروما تنها به شدت حادثه بستگی ندارد، بلکه عوامل متعددی در شدت یا کاهش اثر آن نقش دارند:
-
حمایت خانواده و جامعه: کودکی که در محیطی حمایتگر قرار دارد، شانس بیشتری برای بهبود دارد.
-
تجارب قبلی: کودکانی که قبلاً در معرض خشونت یا محرومیت بودهاند، آسیبپذیرترند.
-
ویژگیهای شخصیتی: تابآوری، انعطافپذیری و مهارتهای مقابلهای میتواند اثر تروما را تعدیل کند.
-
شرایط اجتماعی-اقتصادی: فقر، حاشیهنشینی و دسترسی محدود به خدمات حمایتی شدت اثرات تروما را افزایش میدهد.
مداخلات درمانی ویژه کودکان
از آنجا که واکنش کودکان به تروما منحصربهفرد است، درمان آنها نیز نیازمند رویکردهای خاص است:
-
بازیدرمانی: چون کودکان نمیتوانند کلامی هیجانات را بیان کنند، بازیدرمانی راهی برای پردازش تجربهی آسیبزا فراهم میکند.
-
هنردرمانی: نقاشی، کار با خاک رس یا موسیقی ابزاری برای ابراز غیرمستقیم هیجانها هستند.
-
درمان شناختی-رفتاری کودکمحور: به کودکان کمک میکند افکار ناکارآمد خود (مثل «من مقصرم») را اصلاح کنند.
-
مداخلات خانوادهمحور: کار با والدین و تقویت رابطهی دلبستگی کودک-والد نقشی حیاتی در بهبود دارد.
-
مداخلات مدرسهای: آموزش معلمان و حمایت از کودکان آسیبدیده در محیط آموزشی به کاهش مشکلات تحصیلی کمک میکند.
نتیجهگیری
واکنش کودکان به تروما از جهات مختلف با بزرگسالان تفاوت دارد. رشد شناختی و هیجانی ناکامل، آسیبپذیری مغزی، شیوههای خاص ابراز هیجان، وابستگی شدید به مراقبان و نشانههای متفاوت اختلال پس از سانحه، همگی عواملی هستند که تجربهی تروما را در کودکان منحصربهفرد میسازند. شناخت این تفاوتها برای والدین، معلمان، روانشناسان و سیاستگذاران اهمیت ویژهای دارد تا بتوانند مداخلات مناسب و بهموقعی طراحی کنند.
سرمایهگذاری بر سلامت روان کودکان نه تنها از رنجهای فردی آنان میکاهد، بلکه تضمینکنندهی سلامت نسلهای آینده و جامعهای تابآورتر خواهد بود.
source