به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، همین چند سال پیش وقتی سن پسر یا دختر ایرانی به دهه 20می‌رسید، همه می‌دانستند که این جوان یا باید درس بخواند و کار کند یا در مسیر ازدواج قدم بردارد و به هر نحوی شده، یک زندگی مستقل را برای خود تشکیل بدهد. نیم‌نگاهی به سن ازدواج جوانان و ورود آنها به بازار کار نشان می‌دهد که برخلاف گذشته، جوانان ایرانی تمایل چندانی برای بیرون‌کشیدن دستشان از جیب پدر و مادر و پیداکردن استقلال ندارند. بی‌رغبتی جوانان ایرانی برای جداشدن از خانواده ریشه در دلایل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارد و اهمیت این موضوع چنان پررنگ است که مرکز پژوهش‌های مجلس هم در گزارشی به موضوع «تأخیر در استقلال‌یافتگی جوانان» پرداخته و از دریچه بیکاری این موضوع را بررسی کرده است.

چرا استقلال جوانان مهم است؟

جوانان ایرانی نسبت به هم‌نسلان خود در دیگر کشورها با تأخیر، تصمیم به مستقل‌شدن را عملیاتی می‌کنند. مرکز پژوهش‌های مجلس برای اینکه جایگاه مهم مستقل‌شدن جوانان را عیان کند، دست به تعریفی از مستقل‌شدن جوانان می‌زند. براساس این گزارش«استقلال‌یافتگی جوانان از الزامات مهم تحقق همه‌جانبه گفتمان پیشرفت است اما بررسی شاخص‌های مختلف نشان می‌دهد جوانان ایرانی با تأخیر، استقلال پیدا می‌کنند و وارد دوره پذیرش مسئولیت‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی می‌شوند. در این خصوص بیکاری از عوامل مهم تأخیر در کسب درآمد پایدار اقتصادی و به تعویق‌افتادن استقلال‌یافتگی به‌شمار می‌رود.»
با توجه به این توضیحات باید قبول کرد که برای آگاهی از ابعاد مسئله به شناسایی عوامل مؤثر – مانند بیکاری که مورد اشاره مرکز پژوهش‌های مجلس است – ‌دست زد.

بیکاری و تأخیر در مستقل‌شدن

معضل بیکاری را باید به‌عنوان یکی از عوامل اصلی از دست‌رفتن زمان برای یافتن شغل و کسب درآمد ذکر کرد و موضوعی است که در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با نام«مطالعه و بررسی عوامل مهم تأخیر در استقلال‌یافتگی جوانان با توجه به معضل بیکاری» مورد تأکید قرار گرفته است.
در بخشی از این گزارش برای روشن‌شدن تأثیر بیکاری بر مستقل‌نشدن جوانان ایرانی، آمده است: «معضل بیکاری جوانان، موجب به تعویق‌افتادن استقلال‌یافتگی آنها و به تبع آن بازماندن کشور از رشد و پیشرفت‌های همه‌جانبه شده است. بررسی داده‌های مرکز آمار در دهه‌90نشان می‌دهد که نرخ بیکاری جوانان ایرانی در مقایسه با جوانان سایر کشورها بالاست و در بازه سنی 23تا 27سالگی پیش از دیگر سنین به‌دنبال کار می‌گردند و دوره زمانی 19.4ماهه را برای یافتن شغل طی می‌کنند.»

زندگی 79درصد جمعیت بیکار با والدین

بررسی آمار و ارقام مربوط به بیکاری، تصاویر واضح‌تری از جوانان بیکار و حاضر در خانه پدر و مادر را نشان می‌دهد. در بخش «نسبت با سرپرست خانوار» گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، به این موضوع اشاره شده است که در سال 1400نزدیک به 80درصد از جوانان بیکار به‌عنوان فرزند تحت سرپرستی خانوار قرار داشته‌اند.
در بخشی از این گزارش آمده است: «معضل بیکاری موجب می‌شود تا هنوز هزینه خانواده کاهش پیدا نکند و جوانان از حیث مالی همچنان به والدین خود وابسته باشند. درحالی‌که فرد توانایی اشتغال و کسب درآمد را دارد اما به دلایل و شرایطی بیکار مانده و امکان استقلال اقتصادی ندارد. بنابراین خانواده مجبور است همچنان جوان خود را تأ‌مین مالی کند و به سبب طولانی‌بودن دوره بیکاری در ایران، سرپرست خانوار، فشار اقتصادی مضاعفی را متحمل خواهد شد.»

سدی به نام کنکور

آمار دانش‌آموزانی که پشت کنکور مانده‌اند تا شانس خود را برای پیداکردن شغل از مسیر دانشگاه امتحان کنند، هر سال رو به افزایش است. هر چند آمار مستندی از تعداد پشت‌کنکوری‌ها وجود ندارد اما می‌توان به آمار ارائه‌شده از سوی علی عبدالعالی، کارشناس آموزش و پرورش تکیه کرد. او در سال 1400اعلام کرده بود: « ما ۹۰۰ هزار دانش‌آموز داشتیم، اما بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در کنکور شرکت کرده‌اند و این یعنی ۶۰۰ هزار نفر پشت‌کنکوری هستند؛ درواقع در ایران ۱۵۵ درصد پشت کنکوری داریم.» ماندن در پشت سد کنکور از این منظر اهمیت دارد که طولانی‌شدن این توقف، دست‌یافتن به استقلال را هم سخت‌تر می‌کند.

والدین در فکر دکتر و مهندس‌شدن فرزندشان هستند

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس«جوانان به‌دنبال یافتن شغل با جایگاه مناسب، با ثبات و دستمزد بالا هستند. در این مسیر، خانواده نیز همچون فرزند فکر می‌کند. بنابر نتایج یک پیمایش ملی باید گفت که 67.4درصد از والدین می‌خواهند فرزندشان، استاد دانشگاه، وکیل، پزشک یا کارمند اداری شود. نتیجه آن می‌شود که برای کسب مناصب شغلی همچون پزشکی که ظرفیت بسیار محدودی دارد، تمایل شدیدی ایجاد می‌شود. رقابت بخش قابل توجهی از جوانان برای صندلی‌های بسیار محدود تحصیلی موجب می‌شود تا افراد مدت زمان بیشتری پشت سد کنکور بمانند. با مقایسه متقاضیان علوم تجربی با رشته علوم انسانی و ریاضی‌ ماندن طولانی‌مدت افراد پشت کنکور برای به‌دست‌آوردن نتیجه دلخواه تحصیلی-شغلی کاملا عیان می‌شود.»

مریم شاهرخی- روانشناس بالینی
مستقل‌شدن با فرهنگ گره خورده است

استقلال یکی از چالش‌برانگیزترین زمینه‌ها برای خانواده‌های دارای فرزند نوجوان و جوان است. استناد به واقعیت مستقل‌شدن جوانان پس از 18سالگی در برخی کشورها که به‌صورت وسیع مورد اشاره جوانان خواهان استقلال است، نباید ما را از واقعیت تفاوت‌های عمده در بافت فرهنگی، ساختار خانواده و حتی واقعیت‌های اقتصادی دور نگه دارد؛ در واقع در کشوری که نوجوان پس از پایان 18سالگی و ورود به دنیای بزرگسالی، مستقل شده و زندگی شخصی خود را بنا می‌گذارد، روند کسب استقلال از سال‌ها قبل آغاز شده است. نباید فراموش کرد که این روند یک پیوست رشدی تعریف شده با فرهنگ است.
بخش عمده‌ای از الزام‌های کسب استقلال که کسب مهارت‌های اجتماعی، مسئولیت‌پذیری و به‌عهده گرفتن عواقب تصمیمات است هنوز در بسیاری از این افراد شکل درستی به‌خود نگرفته است. ساختار خاص اقتصادی ثبات چندانی به افراد کم‌سن و کم‌تخصص عرضه نمی‌کند و از همین جا یکی از ارکان مهم استقلال که همان استقلال مالی است، دچار لرزش می‌شود.
ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز فشار مضاعفی بر افراد جوان و خواهان استقلال وارد می‌کند. این مجموعه عوامل، سیر کسب استقلال را در فرهنگ ما به نسبت با تأخیر مواجه ساخته است و می‌بینیم که افرادی در سنین بالاتر از 20و حتی 30‌سال همراه با خانواده زندگی می‌کنند. این سبک زندگی خود در برگیرنده ویژگی‌هایی است که نسل قبلی با ازدواج‌های زودهنگام و کسب سریع استقلال پس از ورود به دنیای بزرگسالی از آن کاملا بی‌اطلاع بودند. والدینی که تا زمانی خواهان مستقل‌نبودن فرزند و وابستگی وی به خانواده هستند با بالارفتن سن و پدیدارشدن افق‌های تازه از طرفی نگرانی بیشتری در مورد امکان تنها و بی‌پناه‌ماندن فرزند وابسته خود دارند و از طرفی با پیشرفت ناتوانایی‌های مرتبط با سن بیش از وابستگی، دچار «چسبندگی» و نیازمندی به حضور روزانه فرزندان می‌شوند.

source

توسط visitmag.ir