به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، چندروز قبل که معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست در فریدونکنار گفت «بازار پرندگان فریدونکنار تحت هیچ شرایطی اجازه فعالیت مجدد نخواهد داشت.» بار دیگر زخم کهنه شکار و فروش پرندگان در این منطقه تازه شد. «حمید ظهرابی» که به این منطقه رفته بود، گفت درصورت لزوم از تمام ابزارها از جمله استفاده از بالگرد و پهپاد برای برخورد قاطع با متخلفان و جمع‌آوری آلات و ادوات جرم استفاده خواهد شد. این صحبت‌ها اما در میان فعالان این عرصه یادآور تلاش سال‌های گذشته برای بستن این بازار بود. بازاری که آخرین بار سال ۹۶ هم خبر تعطیلی آن آمد، اما بستن بازار مانع شکار نشد و البته بسته بودن بازار هم چندان به طول نینجامید. سال ۹۹ «کوروس ربیعی»، رئیس اداره حیات‌وحش محیط‌زیست مازندران، به ایرنا گفت «زیر چتر بی‌رغبتی مسئولان، بازار پرندگان هم ادامه‌دار شد و حداقل روزانه سه تا شش هزار بال پرنده شکار و در این بازار عرضه می‌شود. منافع چندین میلیاردی حاصل از صید و شکار غیرقانونی موجب شده تا بازار فروش لاشه پرندگان وحشی با وجود اینکه غیرقانونی است، ادامه یابد.» او همچنین گفته بود براساس طرح پنج‌ساله ساماندهی صید و شکار باید تمام روش‌های شکار به‌جز دوما حذف می‌شد، اما این طرح به‌دلیل عدم همکاری دستگاه‌های مرتبط و همراهی نکردن اتحادیه شکارچیان به‌خاطر منفعت مالی ابتر مانده است. طرح پنج‌ساله ساماندهی صید، سال ۱۳۹۳ نوشته شده بود، اما مانند بسیاری دیگر از طرح‌ها روی کاغذ ماند تا حالا یک‌دهه بعد از این طرح بار دیگر فقط صحبت از بستن بازار به میان بیاید؛ نه مقابله با صید غیرمجاز. این نکته‌ای است که فعالان این حوزه هم بر آن تأکید می‌کنند و بسته شدن بازار را حرکتی صرفاً نمایشی می‌دانند؛ نه راهی برای کاهش یا مدیریت صید به روش‌های غیرمجاز.

مسئله اصلی صید غیرمجاز است نه بازار فریدونکنار

|علیرضا هاشمی، مدیر و مؤسس انجمن پرنده‌شناسی طرلان|

تالاب بین‌المللی فریدونکنار، ازباران و سرخرود برکه‌های انسان‌ساختی هستند که در فصول بارندگی زیاد و سرد (پاییز و زمستان) ایجاد می‌شوند و در غیر این فصول برنج در آن کشت می‌شود. صاحبان زمین کشاورزی می‌کنند و چون از قدیم پرندگان آنجا زیاد بودند، به‌دلیل حضور این پرندگان متنوع تالاب بین‌المللی عنوان گرفت. اما اتفاقی که افتاده طی سالیان سال به‌دلیل وجود پرندگان، روش‌هایی چون تور هوایی، کرست و گِذر برای صید گسترده و غیرقانونی و در کنار آن روش دوماچال به‌عنوان صید قانونی گسترده شد. شاید بتوان از روش دوماچال به‌عنوان یک روش پایدار، سنتی و میراث پیشینیان یاد کرد، اما روش‌های صید غیرمجاز ۲۴ساعته فعال است و دوماچال که روشی سنتی است، در حال منسوخ شدن است. (چرا وقتی صیادان می‌توانند با روش‌های غیرمجاز صید بیشتری داشته باشند و محدودیتی هم وجود ندارد، به روش دوماچال بپردازند؟!) حجم صید هم بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون پرنده در سال‌های گذشته برآورد شده است. افراد معدودی از غارت کریدور بین‌المللی پرندگان سرمایه بسیاری برای خود می‌اندوزند و افراد لایه‌های بعد هم از آن بهره‌مند می‌شوند.

اما ماجرای فریدونکنار بسیار قدیمی است و در سال‌های پیش و در زمان حکومت پهلوی هم تخلفاتی وجود داشت که با این تخلفات به‌جدیت بیشتری برخورد می‌شد. بعد از آن، به‌دلیل نابسامانی‌های اجتماعی و اقتصادی و وجود تصور اشتباه از امکان برداشت از جمعیت حیات‌وحش، در کنار عدم فعالیت مؤثر سازمان متولی تخلفاتی شروع شد که آن زمان جلویش را نگرفتند و بعد هم که می‌خواستند مقابله کنند، توانایی این کار را نداشتند. افراد در سایه این وضعیت، بسیار بی‌محابا عمل کردند و دامگاه‌های فریدونکنار، سرخرود و ازباران بعضاً گسترش هم پیدا کردند و دامنه تخلفات افزایش یافت. سازمان حفاظت محیط‌زیست در چهل سال گذشته، شکست کاملی در برخورد با این افراد داشت و از نظر بنده علت شکست این بود که متخلفان نفوذ زیادی بین مسئولان و دست‌اندرکاران داشتند و فساد سازمان‌یافته صید و قاچاق پرندگان در این منطقه ایجاد شده است که درحقیقت، قاچاق و صید کل استان را ناملموس رهبری می‌کند.

از یک نظر دامگاه‌های منطقه مثلثی بوده است از چند نفر با یک فامیلی مشترک که همه این افراد را می‌شناسند. یکی از آنها مسئول و نماینده دامگاه‌ها، برادر ایشان سماک و چوب‌زن پرندگان صیدشده که اتفاقاً یک باغ پرندگان هم دارد و گونه‌های در معرض خطر را نیز گاهاً می‌توان در میانشان دید و در اتفاقی جالب، برادرزاده این افراد هم از محیطبانان این منطقه است و باوجوداین، نگفته پیداست که چه وضعیتی در منطقه حاکم شده است.

در کنار این موارد، ۱۰ سال است که از یک برنامه پنج‌ساله برای مدیریت صید پرندگان صحبت می‌شود، اما انگار اصلاً چنین برنامه‌ای وجود ندارد و بیشتر برای بستن دهان معترضان به این وضعیت اسف‌بار از آن یاد می‌شود. تمام سطح استان، حتی خارج از دامگاه‌ها تورهای هوایی گسترده شده و این درحالی‌است که در بسیاری دیگر از استان‌های کشور اگر شکار یا صید چند پرنده هم صورت گیرد، متخلفان با برخورد جدی روبه‌رو می‌شوند و این برخورد، این سؤال را به ذهن می‌رساند که اصلاً اگر قرار است مجوز صید داده شود، چرا عواید این کار کل مردم کشور را در بر نمی‌گیرد؟ چرا در یک استان افرادی محدود هر چقدر که می‌خواهند شکار می‌کنند و در استان دیگر این مورد نیست؟ یقیناً پاسخ به این سؤال نیازمند تحقیق و بررسی است، اما آیا اولین احتمال غیر از این است که در آن یک استان رانت سیاهی در جریان است؟

سال‌ها پیش ریاست وقت سازمان خانم دکتر ابتکار اعلام کرد که ردپای مسئولان محلی در ماجرای فریدونکنار وجود دارد. اما چرا هیچ بررسی‌ای انجام نمی‌گیرد؟ چرا تا فشاری برای حل این مسئله وارد می‌کنیم، از برخی نمایندگان مجلس تا مسئولان استانی اعتراض و جبهه‌گیری می‌کنند؟ و سؤال اصلی‌تر اینجاست که چرا سازمان حفاظت محیط‌زیست به‌درستی با همه ارکان تخلف مقابله نمی‌کند؟ آیا فقط فروش تخلف است؟ چرا مقابل صید غیرمجاز که به‌راحتی در حال انجام است، نمی‌ایستند؟

دامگاه‌ها و محل فروش پرندگان به مکانی برای شیوع آنفولانزای حاد پرندگان بدل شده است و تلفات شدید ماکیان را داریم و آزمایش‌های انجام‌گرفته آن منطقه را محلی با قابلیت گسترده شیوع می‌داند. این درحالی‌است که استان مازندران یکی از استان‌های استراتژیک ما برای پرورش طیور است و گسترش این بیماری دردسرهای زیادی در این منطقه خواهد داشت. بازار فریدونکنار در سال‌های گذشته چندین‌بار جمع شد و البته به‌نظر می‌رسد این اقدام نه از سوی سازمان محیط‌زیست بلکه از سوی شهرداری یا دیگر سازمان‌های متولی گرفته شده است، اما چرا سازمان حفاظت محیط‌زیست که چندان نقشی در جمع‌آوری این بازار نداشته، می‌خواهد این موضوع را به‌عنوان فعالیتی بزرگ به‌ نام خود تمام کند؟ چرا سازمان حفاظت محیط‌زیست که متولی حفاظت از تنوع‌زیستی است، تخلف اصلی یعنی صید غیرقانونی را جمع نمی‌کند و می‌خواهد بسته شدن بازاری را که ارگان‌های دیگر آن را انجام داده‌اند، این‌گونه بزرگنمایی کند؟ آیا جمع شدن بازار در سال‌های قبل عامل از بین رفتن صید غیرمجاز بود؟ فقط خریدوفروش از روی میز به زیر میز برده شد و توجه به همه این موارد نشان می‌دهد آنچه مهم است به‌دلایل مختلف به گوشه‌ای گذاشته شده و موضوعی تکراری مانند جمع‌آوری بازار پرندگان فریدونکنار به سرخط اخبار آمده است.

توجه به این نکته نیز مهم است که ذی‌نفعان این صید گسترده و خلاف قانون بخش بزرگی از جامعه نیستند بلکه عده معدودی هستند که سودجویی ایشان نهایتی ندارد. یادمان باشد بهانه معیشت برای چنین تخلف گسترده‌ای بهانه‌ای است بچه‌گانه؛ چراکه معیشت، یک درآمد نجومی نیست و معنا و مفهومی مشخص دارد. همان‌گونه که کسی برای جبران درآمد چندمیلیاردی یک فروشنده کلان مواد مخدر صحبت از نگرانی معیشت ایشان و لزوم جایگزینی آن به میان نمی‌آورد. درباره متخلفان فریدونکنار نیز نمی‌توان از واژه کسب معیشت برای یک برداشت غیرقانونی و پردرآمد صحبت کرد. دامگاه‌های فریدونکنار نیمی از سال همچون دیگر اراضی، مجاور کشتزار هستند؛ در آنها کشاورزی می‌شود و درآمد دارند.

حال سؤال این است که آیا بهتر نیست سازمان متولی به وظیفه سازمانی خود که حفاظت از امانت ملی و جهانی است، بهتر عمل کند و با متخلفان قاطعانه برخورد کند؟ آیا با حذف بازار فروش علنی یا بهتر بگوییم پاک کردن صورت مسئله مشکل اصلی که صید غیرقانونی است، حل می شود؟ آیا زمان شفافیت و اجرای قانون در این منطقه فرا خواهد رسید یا کماکان نفوذ متخلفان از قانون بیشتر است و امسال نیز با بحث‌های مشابه ۱۰ سال گذشته کشتار بی‌قانون پرندگان در منطقه ادامه خواهد داشت.

من شخصاً امیدوارانه چشم‌به‌راه روزهای روشن برای حفاظت بهتر از پرندگان و بهره‌وری قانونمند ذی‌نفعان حقیقی این منطقه از تنوع‌زیستی بی‌نظیر آن هستم. آیندگان این سرزمین عملکرد امروز ما را قضاوت خواهند کرد. امید آنکه سرافکنده نباشیم.

تعطیلی بازار پرندگان فریدونکنار، حرکتی نمایشی است

|سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات |

تمام کسانی‌که در گیلان و مازندران شکار می‌کنند، افراد مشخصی هستند و اگر کسی مدت اندکی آنجا حضور داشته باشد، می‌داند چه کسانی شکار می‌کنند، چه افرادی تفنگ دارند و کدام خانواده دامگاه دارد. درنتیجه، این اطلاعات محرمانه و غیرقابل دسترس نیست. اینکه بازار تعطیل شده است، هیچ تأثیری در ماجرای شکار ندارد. آنچه سازمان حفاظت محیط‌زیست به آن نپرداخته، این نکته است که باید اسلحه‌های شکاری تا حد ممکن جمع شود و این موضوع بسیار جدی است. مورد بعدی هم جمع شدن دامگاه‌هاست. تا زمانی‌که دامگاه‌ها جمع‌آوری نشوند، اتفاق خاصی نمی‌افتد و این درحالی‌است که هیچ توجهی به وضعیت دامگاه‌ها نمی‌شود.

اتفاقاتی از این دست و صحبت از جمع شدن بازار این نگرانی را افزایش می‌دهد که آیا سازمان حفاظت محیط‌زیست درگیر فضای نمایشی شده است و نمی‌خواهد به موضوعات جدی این حوزه ورود کند؟ این درحالی‌است که سازمان مجوز شکار پرنده صادر می‌کند و بعد از چندروز می‌گوید اجازه باز شدن بازار را نمی‌دهیم. این رفتار شاید به این خاطر است که معاونت محیط طبیعی به‌دلیل مسئله قاچاق در باغ‌وحش‌ها تحت‌فشار است و برای خارج شدن از این فشار دست به انجام کارهای نمایشی می‌زند که عملاً فایده‌ای ندارد.

در مسئله پرنده‌ها مشکلات جدی در آن منطقه وجود دارد. برای نمونه باغ پرندگان فریدونکنار گونه‌های غیرمجاز دارد و فعالان منطقه می‌گویند این مرکز از جمله مراکزی است که پرندگان صیدشده و گونه‌های غیرمجاز را به سایر باغ‌های پرندگان می‌دهد. درنتیجه، باید مشکلات را ریشه‌ای و اساسی حل کنند؛ نه آنکه درگیر حرکات نمایشی شوند. آن‌هم کارهایی که طی سالیان گذشته بارها بر بی‌نتیجه بودن آنها تأکید شده است.

بازار سیاه خریدوفروش پرندگان همچنان در جریان است

| نسترن ربیع‌پور، تیمارگر حیات‌وحش در مازندران |

داستان جمع شدن بازار فریدونکنار رؤیایی بود که ما در استان مدت‌ها به‌دنبال آن بودیم و همیشه می‌گفتیم یکی از معضلات منطقه این بازار است و اگر این بازار تعطیل شود، صیادان کجا می‌توانند پرندگان صیدشده خود را بفروشند؟ درواقع اگر بازاری نباشد، صید هم تعطیل می‌شود؛ آن‌هم بازاری که از استان‌های مجاور هم به آن پرنده آورده می‌شد و خبر تعطیلی و جمع تعطیل شدنش خبر خوشایندی بود. اما این خبر خوشایند زمانی بی‌معنی شد که دیدیم با وجود نبود بازار همچنان صید در جریان است و دامگاه‌ها همچنان در کل استان تورهای بزرگی برای شکار پرندگان برپا کرده‌اند. در کنار این مورد اگر بازار تعطیل است، چطور رستوران‌های منطقه به این راحتی گوشت پرندگان وحشی را سرو می‌کنند؟ بنابراین، این نکته مطرح می‌شود که با وجود حذف این بازار، یک بازار دیگر به هر شکلی برای خریدوفروش در جریان است. ما در سال‌های پیش به‌وضوح دیدیم که صاحب باغ پرندگان فریدونکنار در کنار باغ پرندگانش بساط فروش پرندگان وحشی را برپا کرده بود و پرنده می‌فروخت. این افراد، افراد کاملاً شناخته‌شده‌ای در استان هستند، اما به‌راحتی کار خود را پیش می‌برند.

من چهار سال تمام هر زمستان با دوربین‌های مخفی از این بازار فیلمبرداری کردم و مجبور بودم با خون دل بسیار از آنها خرید کنم و چون تیمارگرم، لاشه پرندگان را به عقاب‌ها می‌دادم تا بخورند، در این بازار کتک خوردم و شاهد صحنه‌های عجیبی بودم. برای مثال از گیلان با بار میوه، پرنده وحشی به این بازار می‌آوردند. از آب‌بندان‌های گلستان پرنده راهی این بازار می‌شد و حتی پرنده‌هایی که مازندرانی‌ها نمی‌خورند هم کشتار و به مسافران فروخته می‌شدند.

حالا مهمترین سؤالی که مطرح است این است که چرا دامگاه‌ها همچنان برقرارند؟ این درحالی‌است که روش سنتی صید، دوما، اصلاً مورد توجه نیست و پرندگان مهاجری که برای زمستان‌گذرانی به این منطقه می‌آیند به‌راحتی با تورهای بزرگ و روش‌های دیگر شکار می‌شوند.

نکته دیگر این است که تورها همه‌جا پهن شده‌اند. مأموران صبح تورها را جمع می‌کنند و شب دوباره تورها برپا شده است. با فروش یک جفت پرنده‌ای که این صیادان شکار می‌کنند، تور جدید می‌خرند و بنابراین جمع کردن این دام‌ها تا زمانی که از نظر قانونی با این وضعیت مقابله نشود، بی‌فایده است. جمع کردن تورها هم فقط به‌نفع تورفروشان تمام شده است. در سال‌های قبل بارها خبر جمع کردن تورها آمده، اما الان همه‌جا پر از تور است.

بسیاری از مردم فریدونکنار هم مخالف این وضعیت هستند و این شکار گسترده را باعث خجالت می‌دانند، اما دامگاه‌داران و متخلفان از همه طلبکارند و تهدید می‌کنند. معضل بزرگ دیگر این است که وقتی قرار است کار اجرایی برای دامگاه انجام گیرد، افرادی هستند که این موضوع را اطلاع می‌دهند و آنها زودتر بساطشان را جمع می‌کنند. در پایان هم بگویم جمع شدن بازار فریدونکنار عامل جمع شدن صید غیرمجاز نشده و یک بازار سیاهی به‌صورت گسترده برای خریدوفروش در جریان است.

source

توسط visitmag.ir