یک محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان یا همان عباس عبدی، در روزنامه اعتماد نوشت: «متاسفانه مسئله سیاست خارجی ایران فراتر از دوستی یا دشمنی با این کشور و آن کشور است و به تقابل با نظام جهانی هم منجر شده است.
روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: یک محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان یا همان عباس عبدی، در روزنامه اعتماد نوشت: «متاسفانه مسئله سیاست خارجی ایران فراتر از دوستی یا دشمنی با این کشور و آن کشور است و به تقابل با نظام جهانی هم منجر شده است.
نمونه آن در عدم تصویب FATF یا صدور قطعنامههای شورای امنیت با ۱۵ رای مثبت همه اعضای آن علیه ایران است. آنچه باعث کاهش حمایت مردم از مجموعه سیاست خارجی شد، در کنار ناکارآمدی سیاست خارجی، همین تقابل با توافقات بینالمللی است. توافقاتی که موجب میشود کشورهای مثلا دوست و نزدیک نیز با ما همراهی نکنند و علیه ما رای دهند.
نکته مهم دیگری که در سیاست خارجی ایران مورد ابهام و سؤال است، عبور از مرحله انعطافپذیری است. به عبارت دیگر سیاست خارجی کشور را در حالت صفر و یک یا برد و باخت تعریف میکنیم. نتیجه آن تاثیرپذیری شدید ما از تغییر مواضع کشورهای دیگر است. بهطور کلی هم صفر و یک شدن بازی روابط خارجی نادرست است و هم اینکه همه تخممرغها را در سبد یک کشور قرار دادن موجب نقض استقلال در تصمیمگیری میشود که هزینه سیاستگذاری را زیاد میکند و البته این دو ویژگی دو روی یک سکه هستند.
پیش از آغاز به کار دولت مرحوم آقای رئیسی در متنی نوشتم که اگر طرفداران دولت ایشان فکر میکنند بدون حل مشکل برجام و در واقع بدون حل سیاست خارجی میتوانند اندکی از وعدههای انتخاباتی خویش را محقق کنند، معلوم است خیلی از مرحله پرت هستند ولی اگر توانستند بدون حل برجام این کار را انجام دهند، معلوم است ما خیلی از مرحله پرت هستیم. سه سال گذشته و معلوم شد که چقدر از مرحله پرت بودند. بالتبع امروز هم این استدلال وجود دارد. البته حل مسئله خارجی بدون وفاق داخلی ممکن نیست که خوشبختانه در این دولت در دستور قرار دارد و ما را به حل مسئله خارجی نیز امیدوار میکند. به نظر من در قالب وفاق داخلی میتوان سیاست خارجی را در مسیری قرار داد که اغلب این مشکلات در مسیر مثبت قرار گیرند و این یک مطالبه و ضرورت عاجل است».
گزافه گویی محکوم امنیتی در روز نامه وابسته به الیاس حضرتی (رئیس شورای اطلاعرسانی دولت) در حالی است که برجام یک توافق بینالمللی با ضمانت شورای امنیت بود که نه طرف ایرانی بلکه طرف آمریکایی و اروپایی آن را زیر پا گذاشتند. در همین موضوع FATF هم که عمدا وارونه روایت میشود، دولت روحانی با دور زدن مجلس و دادن تعهد مخفیانه، 37 بند از 41 تعهد داده شده در اکشن پلن FATF را به اجرا گذاشت اما ثمره واگذاری امتیازات هنگفت برجامی و اجرای چندین سال آن 37 بند، نه کاهش تحریمها بلکه دو برابر شدن آنها بود. بعد از آن هم که از آقای ظریف سؤال شد که چه تضمینی وجود دارد که پس از انجام 4 بند دیگر تحریمها لغو شود و افزوده نشود، او بر اساس عبرت برجام پاسخ داد که هیچ تضمینی وجود ندارد.
اکنون سؤال این است که اگر آن همه انفعال دولت روحانی و واگذاری امتیازات یکطرفه انعطاف نبوده، پس انعطاف چیست؟
نکته بعدی این که فروش نفت ایران با برجام و FATF به زیر سیصد هزار بشکه رسید و تحریمهای اقتصادی از 800 مورد به 1700 مورد افزایش یافت. اما دولت شهید رئیسی به اعتبار معطل نماندن در نقشه وقتکشی غرب توانست صادرات نفت را به بالای یک و نیم میلیون بشکه برساند، واردات معطل و موکول شده واکسن به برجام و FATF را اجرائی کند و واکسیناسیون کرونا را با موفقیت به سرانجام برساند، تجارت با کشورهای مختلف منطقه و فرامنطقه را توسعه دهد، رشد اقتصادی منفی شده را به رشد مثبت بالای 5 درصد برساند.