در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شدهاند. از لحظهای که از خواب بیدار میشویم تا زمانی که شب تلفن همراه را کنار میگذاریم، اغلب در معرض تصاویر، ویدیوها و پیامهایی هستیم که از طریق پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، تیکتاک، تلگرام، توییتر و غیره به ما میرسند. در نگاه اول، این شبکهها ابزارهایی برای ارتباط، سرگرمی و آموزش به نظر میرسند، اما تأثیر آنها بر ذهن، احساسات و رفتار انسانها بسیار عمیقتر از آن است که در ظاهر دیده میشود.
یکی از جنبههای مهمی که پژوهشگران و روانشناسان در سالهای اخیر به آن توجه کردهاند، تأثیر شبکههای اجتماعی بر نگرش افراد نسبت به بدن خود و نیز رابطهی این نگرش با رفتارهای غذایی ناسالم و پرخوری است. به زبان سادهتر، آنچه در فضای مجازی میبینیم، میتواند باعث شود از بدن خود ناراضی شویم، رژیمهای سخت بگیریم، یا برعکس، به دلیل اضطراب و ناامیدی، دچار پرخوری شویم.
این مقاله تلاش دارد به زبانی ساده بررسی کند که چگونه شبکههای اجتماعی بر تصویر بدنی و الگوهای خوردن افراد اثر میگذارند، چرا این اتفاق میافتد، و چه کارهایی میتوان برای پیشگیری از پیامدهای منفی آن انجام داد.
بخش اول: شبکههای اجتماعی و ظهور «بدن ایدهآل»
در گذشته، رسانههای جمعی مانند تلویزیون و مجلات، نقش اصلی را در تعریف زیبایی و بدن ایدهآل بازی میکردند. مدلها و بازیگران معروف معمولاً به عنوان معیار زیبایی معرفی میشدند. اما با ظهور شبکههای اجتماعی، این نقش گستردهتر شد. حالا هر فردی میتواند با چند فیلتر، نور مناسب و زاویهی درست، تصویری از خود ارائه دهد که به نظر «بینقص» میرسد.
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، پستهایی را بیشتر نمایش میدهند که از نظر ظاهری جذابتر باشند. این یعنی کاربر هر روز با صدها تصویر از بدنهای لاغر، عضلانی، بدون نقص پوستی و کاملاً آراسته مواجه میشود. به مرور زمان، ذهن انسان شروع میکند به مقایسهی ناخودآگاه:
«چرا من این شکلی نیستم؟»،
«اگر وزنم کمتر بود، زیباتر میشدم»،
«باید رژیم جدیدی شروع کنم»،
و بسیاری از جملههای مشابه که در ذهن تکرار میشوند.
این مقایسههای مداوم باعث شکلگیری نارضایتی بدنی (Body Dissatisfaction) میشود؛ حالتی که در آن فرد احساس میکند بدنش مطلوب یا کافی نیست.
بخش دوم: از نارضایتی بدنی تا رفتارهای غذایی ناسالم
وقتی فرد از بدن خود ناراضی است، احتمال دارد دو واکنش رفتاری را نشان دهد:
محدودیت شدید غذایی، یعنی رژیمهای سخت یا گرسنگی کشیدن برای لاغری.
پرخوری احساسی یا عصبی، یعنی خوردن بیش از حد در واکنش به استرس، غم یا احساس بیارزشی.
جالب است بدانیم که هر دو واکنش، ریشه در یک چرخهی مشابه دارند: فشار روانی ناشی از مقایسه.
افرادی که به طور مداوم در معرض تصاویر بدنهای ایدهآل قرار میگیرند، احساس میکنند هرگز به اندازهی کافی خوب نیستند. این احساس باعث استرس و اضطراب میشود و ذهن برای کاهش این اضطراب، به دنبال تسکین فوری میگردد. یکی از در دسترسترین راههای تسکین در چنین شرایطی، خوردن است.
غذا – بهویژه غذاهای پرکالری و شیرین – باعث ترشح دوپامین در مغز میشود، مادهای که احساس خوشی و آرامش موقتی ایجاد میکند. اما پس از آن، احساس گناه و پشیمانی سراغ فرد میآید، و همین احساس دوباره باعث پرخوری میشود. به این ترتیب، چرخهی معیوبی شکل میگیرد که از «مقایسه در شبکههای اجتماعی» شروع میشود و به «پرخوری و اضطراب بیشتر» ختم میگردد.
بخش سوم: نقش فیلترها و ویرایش تصاویر
در سالهای اخیر، استفاده از فیلترها و برنامههای ویرایش چهره و بدن به شدت افزایش یافته است. اپلیکیشنهایی مانند FaceTune یا BeautyPlus به کاربران اجازه میدهند پوست را صافتر، بینی را باریکتر، یا اندام را کشیدهتر نشان دهند. در نتیجه، بسیاری از تصاویری که در فضای مجازی دیده میشود، واقعی نیستند.
اما مغز انسان، بهویژه در نوجوانان و جوانان، تفاوت زیادی میان تصویر واقعی و دستکاریشده قائل نمیشود. وقتی فردی بارها و بارها بدنهایی میبیند که ظاهراً «طبیعی» ولی در واقع ویرایششدهاند، استاندارد ذهنیاش از بدن واقعی تغییر میکند. نتیجه این است که بدن طبیعی خودش را ناقص و نازیبا میبیند.
در همین حال، الگوریتمهای شبکههای اجتماعی تصاویر جذابتر را بیشتر نشان میدهند. پس کسانی که عکسهایشان را ویرایش میکنند، بیشتر دیده میشوند، و کسانی که طبیعیتر رفتار میکنند، کمتر در معرض توجه قرار میگیرند. این پدیده بهصورت ناخواسته کاربران را تشویق میکند که به سمت «غیرواقعیتر شدن» حرکت کنند.
بخش چهارم: تفاوت تأثیر در زنان و مردان
اگرچه در ابتدا تصور میشد این مسئله بیشتر مختص زنان است، پژوهشها نشان دادهاند که مردان نیز تحت تأثیر شبکههای اجتماعی قرار میگیرند، اما با تفاوتهایی در نوع نگرانی.
زنان معمولاً به دنبال لاغری و پوست صاف هستند، در حالی که مردان اغلب احساس میکنند باید عضلانیتر و قویتر باشند.
تبلیغات ورزشی، بدنسازی و مکملهای پروتئینی در فضای مجازی این فشار را تشدید میکنند. مردانی که اندام متوسط یا غیرورزیده دارند، ممکن است احساس ناکافی بودن کنند و برای رسیدن به بدن ایدهآل، دست به تمرینات شدید یا حتی مصرف داروهای خطرناک بزنند.
بنابراین، تأثیر منفی شبکههای اجتماعی محدود به یک جنس خاص نیست؛ بلکه هر فردی که در معرض محتوای «بدن ایدهآل» قرار گیرد، در معرض خطر مقایسهی ناسالم و نارضایتی از بدن خود خواهد بود.
بخش پنجم: پرخوری و «محتوای غذایی» در شبکهها
موضوع جالب دیگری که باید به آن پرداخت، تناقض محتوای غذایی در شبکههای اجتماعی است. در حالی که از یک طرف، کاربران دائماً با محتوای «تناسب اندام» و «رژیم غذایی» روبهرو هستند، از طرف دیگر، ویدیوهای آشپزی و «مکبانگ»ها (ویدیوهایی که در آن فرد در برابر دوربین مقدار زیادی غذا میخورد) نیز بسیار محبوب شدهاند.
این تضاد میتواند باعث سردرگمی ذهن شود. فردی که ساعتی قبل ویدیوهای فیتنس دیده است، ناگهان با صحنههای خوردن زیاد مواجه میشود و مغزش بین دو پیام متناقض گیر میکند: «لاغر شو» در مقابل «غذا لذت است». نتیجهی چنین تضادهایی معمولاً بروز رفتارهای متناقض غذایی است؛ مثل رژیم گرفتنهای افراطی در یک روز و پرخوری در روز بعد.
بخش ششم: چرا جوانان بیشتر آسیب میبینند؟
جوانان و نوجوانان، بیشترین کاربران شبکههای اجتماعی هستند و در عین حال، در مرحلهای از رشد قرار دارند که هویت، اعتمادبهنفس و خودپندارهشان هنوز شکل نهایی نگرفته است.
وقتی فرد جوانی مدام میبیند که دیگران در ظاهر شاد، زیبا و موفقاند، ناخودآگاه احساس میکند خودش کمتر از آنهاست. این احساس ناکافی بودن، بهویژه در مورد ظاهر، میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، و در برخی موارد، اختلالات خوردن شود.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی میتوانند محیطی برای قضاوت و تمسخر نیز باشند. کافی است فردی عکسی از خود منتشر کند تا در معرض نظرات مثبت یا منفی دیگران قرار گیرد. حتی یک نظر منفی دربارهی ظاهر، ممکن است تأثیری عمیقتر از دهها نظر مثبت داشته باشد.
بخش هفتم: اثرات روانی و اجتماعی نارضایتی بدنی
نارضایتی از بدن فقط بر غذا خوردن اثر نمیگذارد؛ بلکه میتواند جنبههای مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار دهد.
افرادی که نسبت به بدن خود احساس منفی دارند، معمولاً اعتمادبهنفس پایینتری دارند، در روابط اجتماعی محتاطترند، کمتر در جمعها شرکت میکنند، و حتی ممکن است در محیط کار یا تحصیل عملکرد ضعیفتری نشان دهند.
در سطح روانی، این احساس نارضایتی میتواند به اضطراب اجتماعی، افسردگی، یا اختلالات خوردن مانند پرخوری عصبی (Binge Eating Disorder) یا بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) منجر شود.
بخش هشتم: چگونه میتوان از اثرات منفی جلوگیری کرد؟
خوشبختانه، آگاهی و آموزش میتواند تا حد زیادی از اثرات منفی شبکههای اجتماعی بکاهد. در ادامه چند راهکار کاربردی ارائه میشود:
آگاهی از غیرواقعی بودن تصاویر
همیشه به خود یادآوری کنید که بسیاری از تصاویر در شبکههای اجتماعی ویرایششدهاند و واقعیت نیستند.
محدود کردن زمان استفاده از شبکهها
استفادهی طولانیمدت باعث افزایش احتمال مقایسه و تأثیرپذیری میشود. تنظیم محدودیت زمانی روزانه میتواند مفید باشد.
دنبال کردن صفحات مثبت و واقعگرا
صفحاتی را دنبال کنید که بدنهای متنوع و واقعی را نشان میدهند، نه فقط الگوهای غیرواقعی زیبایی.
تمرکز بر کارکرد بدن بهجای ظاهر آن
به جای تمرکز بر اینکه بدنتان چگونه دیده میشود، بر این تمرکز کنید که بدنتان چه کارهایی میتواند انجام دهد — مثلاً راه رفتن، دویدن، خندیدن، و زندگی کردن.
مشورت با روانشناس یا مشاور
اگر احساس میکنید شبکههای اجتماعی باعث اضطراب یا تغییرات رفتاری شما شدهاند، صحبت با متخصص میتواند بسیار مؤثر باشد.
نتیجهگیری
شبکههای اجتماعی، همانطور که میتوانند الهامبخش و سرگرمکننده باشند، میتوانند منبع فشار روانی، نارضایتی از بدن و حتی پرخوری نیز شوند. در جهانی که مقایسه و ظاهرگرایی تا این حد پررنگ شده، یادگیری خودپذیری و آگاهی از واقعیتهای پشت تصاویر اهمیت زیادی دارد.
هرچند نمیتوان از تأثیر این فضا به طور کامل گریخت، اما میتوان یاد گرفت که چگونه در برابر پیامهای فریبندهاش مقاوم بود. زیبایی واقعی در تنوع و اصالت انسانهاست، نه در فیلترها و معیارهای ساختگی فضای مجازی.
source