به گزارش سلام نو، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: مکانیسم ماشه، آخرین حلقه از برجام است که در صورت عدم پایبندی ایران به میزان غنیسازی پیشبینی شده در این توافقنامه، راه را برای اجرائی شدن دوباره قطعنامههای ششگانه سازمان ملل علیه ایران هموار میکند.
تفاوت نظرهای ابراز شده درباره آثار و عوارض مکانیسم ماشه بسیار زیاد است. عدهای میگویند مکانیسم ماشه مانند یک تفنگ بیفشنگ است و نباید به آن اعتنا کرد. در مقابل، افرادی میگویند این یک توپخانه پرزور است که اگر فعال شود مشکلات زیادی برای کشورمان به وجود میآورد و به همین دلیل نباید صبر کرد تا مکانیسم ماشه فعال شود و باید هرچه زودتر برای جلوگیری از فعال شدنش اقدامات دیپلماسی لازم را به عمل آورد.
آنها معتقدند پرزور بودن این توپخانه، ناشی از پشتوانه مصوبه شورای امنیت سازمان ملل است که ایران را به ذیل فصل هفتم منشور ملل میبرد و مجوز اقدامات نظامی و اقتصادی گستردهای را علیه کشورمان صادر میکند.
نکته منفی دیگری که در این مکانیسم وجود دارد اینست که چین و روسیه هم امکان مقابله با تصمیم سازمان ملل برای فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارند. مهمتر اینکه در تصویب قطعنامههای شش گانه سازمان ملل، رأی چین و روسیه نیز مثبت بوده و اصولاً این دو کشور هرگز برای چیزی غیر از تأمین منافع خود حاضر نیستند وارد مقابله با قدرتهای رقیب شوند.
ملاحظه این دو نظریه نشان میدهد نظریه تشبیه مکانیسم ماشه به تفنگ بیفشنگ، فاقد استدلال و پشتوانه واقعی است و چیزی مانند «کاغذپاره» دانستن قطعنامه ششگانه ضدایرانی سازمان ملل توسط رئیس دولتهای نهم و دهم است که منشأ تمام عوارض منفی بعدی تاکنون شده است.
بنابراین، ماجرای مکانیسم ماشه را باید جدی گرفت و با پشتکار و تلاش برای منصرف کردن سه کشور اروپائی از فعال کردن آن وارد عمل شد. این کار، از یکطرف با دشواری مواجه است زیرا آمریکا و اسرائیل برای تشویق سه کشور اروپائی عضو برجام به فعال کردن مکانیسم ماشه تلاش میکنند و از طرف دیگر قابل دسترسی به نظر میرسد زیرا اروپا اکنون درگیر جنگ اوکراین است و برای ورود به درگیری بزرگ دیگری که طرف آن ایران باشد آمادگی لازم را ندارد. ایران میتواند از این فرصت استفاده کند و با سه کشور اروپائی عضو برجام برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه به توافق برسد.
برای موفق شدن ایران در حل مشکلی که کلید آن را سه کشور اروپائی در اختیار دارند، دو عامل مهم میتوانند مؤثر باشند. عامل اول، بیاعتنائی متولیان سیاست خارجی به صاحبان نظریهای که مکانیسم ماشه را تفنگ بیفشنگ میدانند و عامل دوم، تقویت دیپلماسی و بهره بردن از نقطه نظرهای صاحبان تجربه در سیاست خارجی است. تردیدی نیست که با این روش میتوان مکانیسم ماشه را خنثی کرد.