به گزارش سلامت نیوز به نقل از شهروند، اگرچه ازدواج برای نسلهای پیشین بهعنوان یک نقطه عطف و نشانهای از بلوغ اجتماعی و اقتصادی محسوب میشد، اما به نظر میرسد که در دنیای امروز این دیدگاه تا حدود زیادی تغییرکرده باشد. چرا که پسران امروزی با مجموعهای از نگرانیها و دغدغهها روبرو هستند که تصمیم به ازدواج را برای آنها پیچیدهتر و دشوارتر میکند. دلایلی مانند فشارهای اقتصادی، نیاز به ثبات شغلی، مسائل مربوط به استقلال فردی و حتی تغییرات در نگرشهای فرهنگی و اجتماعی نسبت به ازدواج و خانواده. افزایش هزینههای زندگی و تحصیلات نیز بر این مشکلات افزوده و جوانان را به تأخیر در تصمیمگیریهای مهم زندگی، از جمله ازدواج، سوق داده است. موضوعی که باعث شده تا بنابر برخی از گزارشهای منتشر شده، ۶ میلیون پسر ۲۰ تا ۴۵ ساله و ۵. ۶ میلیون دختر ۱۵ تا ۴۰ ساله مجرد داشته باشیم.
چند روز قبل، سپهر کرمی کارشناس و پژوهشگراندیشکده موج در گفتوگو با ایرنا یکی از مهمترین راهکارهای جلوگیری از معضل پیری جمعیت را افزایش میزان تولد عنوان کرده و گفته بود: این فرایند با وجود چهار بحران مجردها، بحران متاهلان بدون فرزند، بحران فرهنگی و بحران سقطجنین امکان تحقق نداشته است. وی در تشریح عمق این ماجرا گفته بود: در زمان حاضر حدود ۱۲ میلیون مجرد در کشور داریم که از این میان ۶ میلیون پسر ۲۰ تا ۴۵ ساله و ۵. ۶ میلیون دختر ۱۵ تا ۴۰ ساله مجرد هستند که درواقع ازدواج و فرزندآوری آنها به معنای حداقل افزایش ۶ میلیونی جمعیت جوان و کودک خواهد بود. این در حالی است که سالهاست سیاستهای مختلفی برای تشویق جوانان به ازدواج و فرزندآوری به اجرا در آمده است.
فرار از مسئولیتپذیری
سیما فردوسی پور، روانشناس و مشاور خانواده معتقد است که برخلاف برخی اظهار نظرها، عمده دلیل عدم استقبال مردان از ازدواج، تنها مشکلات اقتصادی نیست. وی میگوید: در این مورد هر وقت صحبت از کاهش آمار یا بالا رفتن سن ازدواج میشود، فوری گروهی مدعی میشوند که مشکلات اقتصادی دلیل این امر است. البته که یکی از دلایل این مسأله، همان تورم و گرانی و هزینههای بالای ازدواج و تشکیل خانواده است اما این مشکلات تنها دلایل نیستند.
وی ادامه میدهد: به نظر من عمدهترین دلیل عدم تمایل جوانان و میانسالان به ازدواج، در درجه نخست، ترس از مسئولیتپذیری است.
به زبان ساده پسران امروز به خاطر آنکه اکثرا به رشد روانی و اجتماعی کافی نمیرسند، اصلاً آمادگی لازم برای مسئولیتپذیری در قبال یک زندگی و اداره آن را ندارند.
این روانشناس تصریح میکند: در گذشته اما خانوادهها از همان دوران نوجوانی و جوانی، به فرزندان و بخصوص پسران خود، به تدریج یاد میدادند که چطور باید مسئولیتپذیر باشند و بتوانند از پس اداره یک زندگی برآیند. به آنها مسئولیت میدادند تا در آینده بتوانند زندگی خانواده خودشان را اداره کنند. اما امروز سبک زندگیها مدرن و لاکچری! شده است و فرزندان در ناز و نعمت بزرگ میشوند. آنهم بدون آنکه به قول معروف دست به سیاه و سفید بزنند یا مسئولیتی داشته باشند.
خب طبیعی است وقتی چنین پسرانی به سن رشد و ازدواج برسند، از اینکه بخواهند به یکباره وارد زندگی جدیدی شوند که با این مشکلات اقتصادی باید از پس تمام مشکلات برآیند، میترسند و حاضر نیستند تن به ازدواج دهند.
فردوسی پور، تجارب تلخ دیگران و تأثیر روانی آن روی پسران را از دیگر عوامل دوری آنها از ازدواج میداند و میگوید: گروهی از جوانانی که از ازدواج گریزان هستند نیز به خاطر مشاهده تجربیات ناموفق ازدواج دوستان و اطرافیانشان از ازدواج هراس دارند. مثلاً وقتی مرد جوانی میبیند که یکی از دوستانش به خاطر جدا شدن از همسرش، مجبور است تا پایان عمر مهریه بپردازد یا راهی زندان شود و یا تمام دارو ندارش را بفروشد، یا وقتی که میبیند در خانوادهها چقدر خیانت زیاد شده یا اینکه جوانانی که ازدواج کردهاند، چطور مجبورند برای تأمین هزینههای زندگی مشترک، چند جا کار کنند، طبیعی است که به خودش بگوید؛ زندگی در خانه پدری بسیار بهتر از ازدواج و تشکیل خانواده است.
این مشاور خانواده در مورد راهکارهای تشویق مردان برای تشکیل خانواده میگوید: بخش اعظمی از راهکارهای حل این چالش که روز به روز بیشتر کشور را درگیر میکند، به مسائل فرهنگی و خانوادگی برمی گردد.
برای همین باید هم مسئولان فرهنگی و هم خانوادهها تلاش کنند تا ترس از ازدواج را بین جوانان کمرنگ کنند. البته دولتمردان و متولیان نیز باید در عمل و نه فقط در شعار- تلاش کنند تا با اجرای راهکارهایی، ازدواج را برای جوانان ساده کنند و مسیر را برای رونق تشکیل خانوادههای جدید باز نمایند.
لزوم بسیج همه امکانات برای تشویق به ازدواج
حجت الاسلام رضا مهکام نیز یکی دیگر از روان شناسان و مشاوران خانوادهای است که معتقد است بیشتر دلایل عدم استقبال جوانان و بخصوص پسرها برای ازدواج به مسایل و چالشهای اجتماعی و فرهنگی برمی گردد.
وی میگوید: بخشی از علت عدم استقبال پسران از ازدواج به مسائل فرهنگی و اجتماعی بر میگردد. مسائلی مانند چشم و هم چشمی و نیازهای کاذبی که در سالهای اخیر خانوادهها به سمت آنها حرکت کردهاند. این نیازهای کاذب باعث شده تا جوانان وقتی میبینند که نمیتوانند از عهده ساختن چنین زندگی و نیازهای کاذبی برآیند، ترجیح میدهند از ازدواج منصرف شوند. وی اضافه میکند: از سویی موارد دیگری مانند ازدواجهای سفید، آسان شدن ارتباطهای خارج از ضابطه در کنار مشکلات اقتصادی باعث شده تا جوانان کمتر تمایل به پذیرفتن مسئولیت و همسرداری داشته باشند. در حقیقت عملکرد دو دهه فرهنگی مسئولان باعث شده تا جوانان را به سمت بیمسئولیتی سوق دهند.
این کارشناس روانشناسی، میافزاید: عامل بعدی که در این زمینه مؤثر است فضای مجازی است. فضایی که به شما آموزش می دهد هر طور که دلتان میخواهد زندگی کنید. مثلاً در اکثر پستهای منتشر شده در این فضا عنوان میشود که چرا شما باید ازدواج کنید و خودتان را درگیر یک ارتباط تعهدآور کنید و بعد هم طلاق بگیرید و مجبور باشید کل داراییتان را بابت مهریه بپردازید؟ این در حالی است که بسیار سادهتر میتوانید با یک نفر زیر یک سقف زندگی کنید ولی هیچ گونه تعهدی به هم نداشته باشید! در واقع فضای مجازی برای جوانان ما، فضای «حقیقی » شده است.
از طرفی به خاطر کمرنگ شدن مسائل فرهنگی و ارزشی در بین جوانان، به آسانی جذب تبلیغات فریبنده این فضاها میشوند و از آنجاییکه الگویی نیز برای تجزیه و تحلیل آن ندارند، ترجیح میدهند شیوههای زندگی را که در فضای مجازی تبلیغ میشود، الگوی خود قرار دهند و از ازدواج فاصله بگیرند. مهکام با اشاره به اهمیت ازدواج میگوید: در هیچ کجای قوانین و ضوابط اسلام، به جز این مورد گفته نشده که در صورت ازدواج نیمی ازایمان فرد کامل میشود.
چرا که بعد از ازدواج شما یکسری از نیازهای روحی و روانی و جسمی تان تأمین میشود و به آرامش میرسید.
اما متأسفانه ازآنجاییکه ما تلاش نکردهایم تا در برابر موج گسترده تبلیغات منفی علیه خانواده، جوانان مان را آگاه کرده و با این مفاهیم آشتی دهیم، نتوانستهایم اهمیت تشکیل خانواده را برای آنها تشریح کنیم.
وی با ذکر اینکه همین الان نیز کشور از لحاظ آمار ازدواج در وضعیت بحرانی قرار دارد میگوید: وجود اینهمه مجرد، تبعات زیادی را برای جامعه و خود جوانان به همراه دارد. تبعاتی چون افزایش فساد، پرخاشگری، ناامیدی نسبت به آینده و… از سویی همانطور که میدانید ما چند سالی است که به شدت روی سیاستهای کلان فرزندآوری کار میکنیم و تلاش مان این است از پیری کشورجلوگیری کنیم.
بهترین راه برای اجرای این سیاست نیز آن است که دختران و پسران مجرد را تشویق به ازدواج کنیم. با این شیوه هم از تبعات تجرد جوانان کاسته خواهد شد و هم با ازدواج آنها و فرزندآوری این تعداد، میتوان گام بلندی در حرکت به سمت جوانسازی کشور برداشت.
اما برای عبور از این بحران و تشویق جوانان چه راهکارهای دیگری باید در پیش گرفته شود؟
سؤالی که مهکام در پاسخ به آن میگوید: باید برای فرهنگسازی در زمینه تشویق جوانان به ازدواج، تمام دستگاههای مرتبط و البته خانوادهها بسیج شوند. از آموزش و پرورش تا حوزههای علمیه و سازمانهای مردم نهاد تا گروههای جهادی و…