به گزارش سلامت نیوز به نقل از شهروند، آذر ماه سال۱۴۰۰ بودکه ۱۶۵نماینده مجلس دربیانیهای خطاب به رئیس جمهور خواستار افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی شدند. پس از مقاومتهای فراوان وزارت بهداشت ونهادهای صنفی پزشکی، درنهایت رئیس جمهور دردی ماه همان سال قانون افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی و دندانپزشکی را برای اجرا توسط وزارت بهداشت ابلاغ کرد؛ تصویب افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی و دندانپزشکی، اقدامی مهم و راهبردی بود که نظام سلامت کشور را از بروز بحران در مواجهه با امواج بحران سالمندی ایمن می کرد.
افزایش ظرفیت پزشکی یکی از چالشهای مهم در کشورهایی است که در پی ارتقاء سطح سلامت عمومی و تأمین نیروی انسانی متخصص برای حوزههای پزشکی هستند. این امر میتواند به معنای افزایش تعداد دانشجویان پزشکی، پزشکان متخصص، و همچنین گسترش زیرساختهای آموزشی در این زمینه باشد. با این حال، با وجود نیاز به افزایش ظرفیت پزشکی، یکی از چالشهای عمده در این راستا، کمبود زیرساختهای آموزشی و منابع لازم برای این امر است.
به گفته سیدجلیل حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت ، کشور با کمبود ۲۵ هزار تخت بیمارستانی آموزشی مواجه است و برای تأمین زیرساختهای موردنیاز جهت افزایش ظرفیت پزشکی، به ۲۷ هزار میلیارد تومان بودجه نیازمند است. بسیاری از کارشناسان معتقدند افزایش ظرفیت پزشکان، زمینه توسعه و افزایش کیفیت خدمات بهداشتی درمانی در کشور به ویژه مناطق محروم را فراهم خواهد کرد. نیروی انسانی از مهمترین زیرساختهای نظامهای بهداشت و درمان در دنیا به حساب میآید. سرانه پزشکان درایران ۱۳پزشک به ازای هر۱۰هزارنفر است؛ سرانهای که ازمتوسط تمام کشورهای اروپایی کمتر است. درحالی که براساس سند چشمانداز۱۴۰۴ ایران باید رتبه اول منطقه درحوزه بهداشت باشد اما سرانه پزشک آن از اغلب کشورهای منطقه از جمله سوریه و فلسطین هم پایینتر است.
سیدجلیل حسینی، به افزایش ۲۰ درصدی ظرفیت گروه پزشکی که در سال ۱۴۰۰ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، اشاره می کند و می گوید: «از سال ۱۴۰۱ این افزایش ظرفیت آغاز شده و طبق این مصوبه قرار بود سالانه ۲۰ درصد به ظرفیت آموزشی گروه پزشکی افزوده شود. در نتیجه، میزان پذیرش در دانشجویان دندانپزشکی به ۷۶ درصد و در پزشکی به ۷۴ درصد رسیده است.
دانشجویان ما در خوابگاهها به جای سه نفر، گاهی ۱۲ تا ۱۴ نفر در یک اتاق اسکان داده میشوند و با شرایط بهداشتی نامناسب و صفهای طولانی در سلفسرویسها مواجهند. همچنین کلاسهایی که باید برای ۵۰ نفر تشکیل شوند، با ۲۰۰ نفر برگزار میشوند. دانشگاهها ناچار به برنامهریزی برای افزایش ظرفیت با وضعیت موجود شدهاند. اکنون که ظرفیت پذیرش گروههای پزشکی از ۸ هزار نفر به ۱۵ هزار نفر رسیده است، در کلاسهای آناتومی و آموزشهای بالینی با تراکم دانشجویان زیادی روبهرو هستیم.» معاون آموزشی وزارت بهداشت نیز معتقد است که مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی مستلزم تأمین منابع برای گسترش زیرساختهای آموزشی است. با این حال، در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ این منابع تأمین نشد و در سال ۱۴۰۳ نیز کمتر از ۱۰ درصد بودجه اختصاص یافته است؛ در حالی که برای تأمین زیرساختها به ۲۷ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز داریم.
چالشهای مرتبط با زیرساختهای آموزشی پزشکی
برای تربیت پزشکان و متخصصان پزشکی، نیاز به زیرساختهای آموزشی مناسب و پیشرفته است. این زیرساختها شامل موارد مختلفی از جمله امکانات آموزشی، تجهیزات پزشکی، اساتید با تجربه و منابع آموزشی میشود. مجتبی احمدی متخصص جراحی عمومی و استاد دانشگاه می گوید: « کمبود فضا و امکانات آموزشی یکی از مشکلات این حوزه است. بسیاری از دانشگاههای پزشکی با مشکل کمبود فضا و امکانات برای جذب دانشجویان بیشتر مواجه هستند. این مشکل به ویژه در شهرهای بزرگ و مراکز آموزشی اصلی محسوستر است. همچنین، برخی از دانشگاهها با کمبود فضای آموزشی برای دورههای عملی و بالینی روبرو هستند که این مسئله میتواند به کیفیت آموزش و آمادهسازی دانشجویان برای ورود به عرصه پزشکی آسیب برساند.او همچنین کمبود اساتید متخصص و باتجربه را دلیل دیگری می داند که سبب شده زیرساخت های آموزشی کشور با چالش روبه رو می شود.«یکی از مسائل کلیدی در نظام آموزش پزشکی، کمبود اساتید متخصص و باتجربه است. آموزش پزشکی نیازمند اساتیدی است که نه تنها از دانش علمی روز برخوردار باشند، بلکه تجربه عملی کافی نیز داشته باشند تا بتوانند دانشجویان را بهطور مؤثر آموزش دهند. کمبود اساتید مجرب باعث کاهش کیفیت آموزش پزشکی و در نتیجه تربیت پزشکان ناتوانتر میشود. همچنین تجهیزات پزشکی پیشرفته یکی از نیازهای اساسی برای آموزش عملی دانشجویان پزشکی است. بسیاری از دانشگاهها با کمبود تجهیزات بهروز و پیشرفته مواجه هستند که این موضوع میتواند به کاهش کیفیت آموزش و مهارتهای عملی دانشجویان منجر شود. از طرفی، برخی از دانشگاهها فاقد امکانات شبیهسازی و تمرین در محیطهای شبیه به بیمارستانهای واقعی هستند که این امر در تربیت پزشکان کارآمد بسیار مهم است.
برنامههای آموزشی ناکافی و عدم هماهنگی با نیازهای جامعه
یکی دیگر از مشکلات اساسی در آموزش پزشکی، عدم هماهنگی برنامههای آموزشی با نیازهای واقعی جامعه است که احمدی به آن اشاره می کند: « بهطور مثال، در بسیاری از موارد، برنامههای آموزشی در دانشگاهها بهطور عمده بر جنبههای تئوری متمرکز شدهاند و فرصتهای کمتری برای دانشجویان جهت یادگیری مهارتهای عملی و شناخت مشکلات واقعی سیستم بهداشتی فراهم میشود. همچنین، این برنامهها ممکن است به نیازهای خاص مناطق مختلف کشور توجه کافی نداشته باشند».
حسین ذوقی کارشناس بهداشت عمومی نیز به توزیع عادلانه پزشکان در سراسر کشور اشاره می کند و می گوید: «در کنار افزایش ظرفیت پزشکی، باید به مسأله توزیع عادلانه پزشکان در سراسر کشور نیز توجه ویژهای داشته باشیم. یکی از مشکلات عمده در این زمینه، تمایل پزشکان به کار در شهرهای بزرگ و مراکز درمانی معتبر است که باعث کاهش سطح خدمات بهداشتی در مناطق محروم میشود. برای رفع این مشکل، نیاز به سیاستهای تشویقی و حمایتهای مالی برای پزشکان در مناطق کمتر توسعهیافته داریم. اگر پزشکان از نظر مالی و رفاهی به این مناطق جذب شوند، میتوانیم به تدریج مشکلات عدم دسترسی به خدمات پزشکی در این مناطق را کاهش دهیم. موضوع جذب پزشکان به مناطق محروم، نیاز به یک راهبرد جامع دارد. بهعنوان مثال، یکی از راهکارها میتواند اعطای بورسهای تحصیلی به دانشجویان پزشکی باشد که پس از فارغالتحصیلی به مدت چند سال در مناطق محروم خدمت کنند. این نوع سیاستها میتواند نقش مهمی در برطرف کردن این نابرابریها ایفا کند.»
مسائل حیاتی در بهبود نظام بهداشتی
افزایش ظرفیت پزشکی و بهبود زیرساختهای آموزشی از جمله مسائل حیاتی در بهبود نظام بهداشتی هر کشور است. در حالی که نیاز به پزشکان و متخصصان بیشتر احساس میشود، کمبود زیرساختهای آموزشی همچنان بهعنوان یک مانع بزرگ در راه تربیت نیروی انسانی متخصص در این حوزه باقی مانده است. برای حل این مشکلات، نیاز به برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری در زیرساختها، جذب اساتید مجرب و بازنگری در برنامههای آموزشی داریم. این اقدامات میتوانند به افزایش کیفیت آموزش پزشکی و تأمین نیروی انسانی متخصص برای خدمت به جامعه کمک کنند.