در سالهای اخیر، فرهنگ مصرفگرایی و گرایش به تجملگرایی در جامعه ایران با جلوههای متفاوتی ظاهر شده است.
برترینها: در سالهای اخیر، فرهنگ مصرفگرایی و گرایش به تجملگرایی در جامعه ایران با جلوههای متفاوتی ظاهر شده است. این پدیده بیشتر به دلیل نفوذ شبکههای اجتماعی و تاثیرات فرهنگی ناشی از آن است که برخی افراد را به سوی نمایشی از سبک زندگی بهظاهر «مدرن و متفاوت» سوق داده. در این سبک زندگی، نمادهایی به چشم میخورد که گویا برخی از ایرانیها آنها را به عنوان ابزاری برای شیک جلوه دادن و خود را متفاوت نشان دادن به کار میگیرند.
از جمله این موارد میتوان به خرید کروسان، داشتن دستگاه قهوهساز حرفهای، مراجعه به تراپیست و داشتن بهروزترین مدل آیفون اشاره کرد. اینها تبدیل به ابزارهایی شدهاند که در نگاه اول شاید نشانههای سلیقه یا سبک زندگی فردی باشند، اما در برخی موارد بیشتر به یک رفتار نمایشی و به اصطلاح «ادایی» شباهت دارند.
کروسان؛ صبحانهای ساده یا ابزار پُز دادن؟
در شبکههای اجتماعی و بهویژه در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، صبحانههایی با کروسان تازه و انواع قهوههای پیچیده و حرفهای به یک نشانه از سبک زندگی مدرن تبدیل شده است. افرادی که شاید تا چند سال پیش، نان و پنیر را سادهترین و خوشمزهترین انتخاب برای صبحانه میدانستند، حالا برای عکس گرفتن با کروسان و قهوه اسپرسو و گذاشتن آن در استوریهایشان مسابقه میدهند. این در حالی است که کروسان، به عنوان یک نان ساده و خوشمزه، جای خود را در سفره صبحانه بسیاری از کشورهای جهان پیدا کرده، اما در ایران به یکی از نشانههای سبک زندگی لوکس تبدیل شده است.
این نمایش به جایی رسیده که بعضی افراد حتی اگر این نان فرانسوی را بهعنوان یک غذای دائمی نپذیرند، برای عکس گرفتن و گذاشتن آن در اینستاگرام، در کافهها یا سوپرمارکتهای گرانقیمت به دنبال کروسان میگردند. به عبارتی، این مسئله به یک ابزار پز تبدیل شده است که بهطور ناخودآگاه، حس تمایز از دیگران و نمایش بهظاهر متفاوت بودن را در افراد القا میکند.
قهوهساز؛ وسیلهای برای شیک جلوه کردن
در خانههای برخی از افراد، دستگاه قهوهساز به عنوان یکی از عناصر اصلی آشپزخانه قرار گرفته است؛ گویی که نوشیدن قهوه دمکرده با دستگاهی گرانقیمت، نشانهای از کلاس و سطح فرهنگی بالاست. این دستگاهها که هزینه نسبتا بالایی دارند و در ایران با توجه به شرایط اقتصادی وخیم، کالایی لوکس به حساب میآیند، به یکی از نشانههای شیکپسندی تبدیل شدهاند. در واقع، برخی افراد حتی اگر از نوشیدن قهوه لذت چندانی نبرند، قهوهساز را در آشپزخانهشان نگه میدارند تا بهظاهر نشان دهند که علاقهمند به فرهنگ قهوهنوشی و سبک زندگی مدرن هستند.
این در حالی است که بسیاری از مردم در سراسر دنیا قهوه را سادهتر و بهعنوان بخشی از عادات روزمرهشان مصرف میکنند و نیازی به نمایش دستگاه قهوهساز خود ندارند. اما در ایران، به دلیل شرایط اجتماعی و نیاز به نمایش سبک زندگی متفاوت، قهوهساز به یک ابزار پز و نشانهای برای جلب توجه تبدیل شده است.
مراجعه به تراپیست؛ نشان روشنفکری یا باز هم ابزار پز؟
در سالهای اخیر، صحبت درباره مشکلات روانی و مراجعه به تراپیست یا روانشناس نیز به یکی دیگر از نشانههای شیک بودن و تمایز در برخی گروههای اجتماعی ایران تبدیل شده است. افرادی که شاید به دلیل مشکلات واقعی به تراپیست مراجعه نمیکنند، از مراجعه به تراپیست بهعنوان نمادی از روشنفکری و پیشرفت درک اجتماعی استفاده میکنند. در حالی که سلامت روانی و مراجعه به روانشناس موضوعی حساس و ضروری است و به خودی خود نشانهای از سطح اجتماعی یا تحصیلات نیست، برخی از افراد این عمل را به یک ابزار نمایشی و شیکبودن تبدیل کردهاند.
به نظر میرسد که صحبت از مسائل روانی و تراپی در برخی از محافل به نوعی به عنوان یک مد یا حتی فرصتی برای نمایش تبدیل شده است. این در حالی است که پرداختن به سلامت روانی، نباید بهانهای برای خودنمایی یا حس تمایز از دیگران باشد.
آیفون ۱۶؛ یک گوشی هوشمند یا نماد ثروت؟
یکی دیگر از ابزارهای اصلی که برخی افراد از آن برای نمایش و شیک جلوه کردن استفاده میکنند، داشتن گوشیهای آیفون با جدیدترین مدلهاست. در ایران، به دلیل قیمت بالای این محصولات، داشتن آیفون به یک نماد طبقاتی تبدیل شده و برخی افراد از جدیدترین مدلها تنها برای نمایش در محافل اجتماعی و رسانهها استفاده میکنند. گوشی آیفون، که در بسیاری از کشورها به دلیل قیمت و کیفیت بالا محبوب است، در ایران به یکی از اصلیترین نمادهای شیک بودن تبدیل شده و این مسئله حتی به طرز فکر جامعه نیز تاثیر گذاشته است.
نیاز به بازنگری در ارزشهای واقعی
در نهایت، این رفتارهای نمایشی و ادایی نشاندهنده یک مسئله عمیقتر در جامعه است. نیاز به نمایش و به رخ کشیدن داراییهای مادی و استفاده از نمادهایی که تنها به ظاهر «مدرن و شیک» به نظر میرسند، نشاندهنده جایگزینی ارزشهای واقعی با ظواهر سطحی است. در واقع، این تمایل به داشتن المانهای خاص، بدون توجه به نیاز واقعی یا حتی علاقه به آنها، بیشتر ناشی از نیاز به تایید اجتماعی و ترس از عقب ماندن در رقابتهای ظاهری است.
این در حالیست که در بسیاری از جوامع، ارزشهای واقعی همچنان از اهمیت بیشتری برخوردارند و افراد نیازی به اثبات خود از طریق ابزارهای مصرفی ندارند. شاید نیاز باشد که جامعه به سوی ارزشگذاری بر مبنای اصالت، تفاوتهای فردی و دستاوردهای واقعی حرکت کند تا این تمایل به ادایی بودن و نمایش ظاهری از بین برود و فرهنگ مصرفگرایی به جای مصرفنمایی به سمت اصالت و عمق سوق داده شود.