به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرهیختگان، «چرا ریش گذاشتی؟ یادت رفته بزنی؟ منم یادم میره بهت حقوق بدم.» انتشار یک فیلم منتسب به یک کارخانه تولید لبنیات از روز گذشته واکنشهای زیادی به همراه داشته است. ویدئویی که در آن مدیر کارخانه برخورد تحقیرآمیزی با کارگران دارد و همین امر هم منجر شده که افکار عمومی واکنش منفی نسبت به انتشار این ویدئو نشان دهد.
این موضوع را نمیشود انکار کرد که هر جامعهای نسبت به تحقیر حساس است. مخصوصاً اگر این تحقیر متوجه قشری از جامعه باشد که در باور عمومی جهان، عموما مظلوم، زحمتکش و دارای حقوق حداقلی است با در نظر گرفتن این موضوع ویدئویی از یکی از کارخانههای تولید لبنیات منتشر شده که در آن فردی که گفته میشود، مدیر کارخانه است، با ادبیات تحقیرآمیزی کارگران کارخانه را مورد خطاب قرار میدهد.
تذکر و رفتار تحقیرآمیز مدیر کارخانه برای ریش داشتن کارگران و بعد تهیه فیلم، رنگوبوی غرضورزی در رفتار این فرد را تقویت کرده و واکنش منفی مردم را در فضای مجازی به همراه داشته است. نکته مهم این است که نباید از کنار موضوعاتی که به هر طریقی روی روان مردم میرود به سادگی گذشت، آن هم در شرایطی که رسانههای فارسی زبان منتظر نشستهاند تا از هر موضوع کوچک به اصطلاح اجتماعی برای قطبیکردن و ناآرامکردن فضای جامعه استفاده کنند.
ماجرای ویدئوی تحقیرآمیز برای کارگران
در ویدئویی که در یکی دو روز اخیر در فضای مجازی در حال باز نشر است، فردی که گفته میشود مدیر یک کارخانه لبنیاتی است، در حال تذکر دادن به کارگران است به این خاطر که «ریش» دارند. «برای چی اینقدر ریش و سیبل داری؟» تقریباً جمله پرتکراری است که مدیر این کارخانه در این ویدئو تکرار میکند و البته کارگران را تهدید به کسر از حقوق و راه ندادن به کارخانه میکند. البته گفته میشود که تأکید مدیر این کارخانه به خاطر رعایت مسائل بهداشتی است. فارغ از اینکه این موضوع اساساً به خاطر رعایت مسائل بهداشتی بوده یا هدف دیگری از انجام آن داشته، تهیه ویدئویی که تصویر کارگران در آن واضح است، مشخصاً برخلاف اخلاق است و توجیهی ندارد. حتی اگر کارگران نیز به خاطر عدم رعایت مسائل بهداشتی مرتکب خطا شده باشند، تهیه ویدئو از کارگران بدون رضایت آنها اقدام خلاف قانونی است که میتواند برای مدیر این کارخانه بار حقوقی به همراه داشته باشد، البته این احتمال قوی نیز وجود دارد که کارگران به خاطر نگرانی از دست دادن کارشان، مجبور به سکوت مصلحتی و اجباری باشند. این موضوع نیز قابل انکار نیست که انتشار ویدئوی تصاویر کارگران و دیدن آن توسط خانوادههایشان بار روانی به همراه داشته است. امری که انتظار میرود دستگاههای ذیربط برای احقاق حقوق کارگران ورود جدی به ماجرا داشته باشند.
راه رفتن روی روان مردم با یک کلیپ
از زمان انتشار این ویدئو، واکنشهای منفی زیادی به رفتار مدیر این کارخانه شده است. چند نکته در مواجهه با این ویدئو مورد توجه است. نکته اول اینکه یک سمت این ماجرا کارفرمایی قرار دارد که برخورد نادرست با کارگر دارد. در نگاه افکار عمومی اساساً برخورد تحقیرآمیز و از بالا به پایین، مذموم است و جامعه نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهد. در مواجهه با این ویدئو نیز این اتفاق افتاده است.
اگر نگاهی به اتفاقات و رویدادهایی که برخی از آنها به کارگران و اقشار پاییندست جامعه برمیگردد، بیندازیم، این موضوع به روشنی خود را نشان میدهد که جامعه نسبت به مطالبات آنها حساسیت نشان میدهد و البته رسانههای فارسی زبان نیز به دنبال اینند که در سایه بیتوجهی یا غفلت مسئولان نسبت به خواست مشکلات این قشر از جامعه، روی آن موجسواری کنند و این اتفاق را تبدیل به بحرانی بزرگ کنند که در تقابل با نظام حکمرانی قرار گیرد. در ماجرای ریزش معادن و محبوس شدن کارگران که در سالهای اخیر مواردی از آن رخ داده این موضوع بهوضوح خود را نشان داده است.
در همین راستا بود که در جریان ریزش معدن در طبس تلاش شد تا جای ممکن اجازه تحریک افکار عمومی به رسانههای معاند داده نشود. رفتار تحقیرآمیزی که در یکی از کارخانههای لبنیات رخ داده نیز امری است که در کنار این موضوعات قرار میگیرد و اگر از کنار آن عبور کنیم میتواند روی روان مردم و افکار عمومی راه برود و بزرگتر شود. نکته دیگر آنکه حفظ و رعایت کرامت انسانی کارگر اصل مهمی است که میبایست در همه موارد رعایت شود؛ موضوعی که البته جای خالی توجه به آن در قانون کار نیز احساس میشود و انتظار میرود برای جلوگیری از رفتارهای اینچنینی، در قانون کار، اصلی برای رعایت و حفظ کرامت انسانی تعریف شود.
بهانه به دست کارفرمایان صهیونیست ندهید
موضوع دیگری که در مواجهه با رفتار مدیر این کارخانه مورد توجه قرار دارد، این است که جدای از اینکه رفتار او به عنوان یک کارفرما با کارگران مناسب نبوده، انتشار ویدئویی که به ریش داشتن آنها اشاره میکند، رنگوبوی غرضورزی و برخورد سوگیرانه و جانبدارانه کارفرما را تقویت میکند؛ امری که اثری که در جامعه ایرانی میگذارد، برمبنای همان فرمول تقویت شکاف اجتماعی و گسلهای اجتماعی عمل میکند و منجر به این میشود که بخش ایدئولوژیک جامعه را نسبت به این رفتار، برافروخته کند و واکنش آنها را به همراه داشته باشد.
از زمان شروع ناآرامیها در پاییز 1401، رسانههای فارسی زبان تمرکز خود را بر تعمیق شکاف و گسلهای اجتماعی قرار داده بودند. اگرچه پیش از این نیز این رسانهها تلاش میکردند حتی اعتراض صنفی را به اعتراض مقابل حکومت تبدیل کنند اما حالا و در شرایطی که منطقه در روزهای بحرانی قرار دارد، رسانههای فارسی زبان با کارفرمای صهیونیستی به دنبال اینند تا کوچکترین اتفاق و حتی شایعه را تبدیل به بحران در کشور کنند. در آخرین نمونه در ماجرایی که در دانشگاه علوموتحقیقات اتفاق افتاد، تلاش و تمرکز رسانههای فارسیزبان در تبدیل این موضوع به بحرانی بود که کشور را به ناآرامی بکشاند که البته با بیتوجهی افکار عمومی مواجه شد و ورود درست مقامات کشور نیز اجازه نداد تا به شایعات بال و پر داده شود. در همین چهارچوب باید توجه داشت اتفاقات و بحرانهای اینچنینی میتواند بهانه خوبی در اختیار رسانههای فارسیزبان قرار دهد تا آن را تبدیل به بحرانی بزرگ کنند که جامعه را دچار ناآرامی کند.
هر شیطنتی برای قطبیکردن جامعه مذموم است
در مواجهه با این موضوع، با در نظر گرفتن شرایط و اساساً در نگاه به آنچه رخ داده، طبیعتاً نباید از کنار موضوعات و رویدادهایی که روی روان مردم میروند به سادگی عبور کرد. از همه مهمتر اینکه اگر آن موضوع مستعد ایجاد شکاف و انشقاق میان مردم جامعه باشد و جامعه را به سمت قطبیکردن حرکت دهد، قطعاً نباید از کنار آن به سادگی گذشت.
در ماجرای انتشار این ویدئو نیز چند اشتباه واضح رخ داده و فارغ از تحقیرکردن کارگران به «خاطر اینکه صرفاً ریش» دارند، کارفرما عامدانه از این ماجرا ویدئو تهیه کرده و جدای از اینکه اساساً اقدام غیرقانونی انجام داده، رفتار تحریکآمیزی هم انجام داده که در کلیشههای ذهنی به نظر میرسد برخورد ایدئولوژیک با این ماجرا داشته است؛ امری که گزاره غرضورزی و شیطنت برای انتشار این ویدئو را پررنگ میکند. رفتاری که خوراک به رسانههای فارسیزبان میدهد و گسلهای اجتماعی جامعه را تکان میدهد و روی روان مردم میرود.
با این ماجرا جدی و علنی برخورد کنید
در نگاه به این ماجرا در ابتدای امر باید مواجهه و برخوردی با این اتفاقات صورت گیرد که هزینه انجام این اقدامات و تکرار دوباره آن را بالا ببرد. اگر این امر جا بیفتد که با هرآنچه که روان مردم و افکار عمومی را به هم بریزد و زمینهای برای ملتهب کردن جامعه باشد، با شدت برخورد میشود، این امکان را نمیدهد که افراد با تهیه ویدئو و انتشار آن برای فضای اجتماعی کشور هزینهسازی کنند. امری که در جریان انتشار ویدئو ماجرای دانشگاه علوموتحقیقات نیز اتفاق افتاد و حالا جای خالی یک تصمیم درست برای مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از ایجاد احساس منفی به سادهترین روشها احساس میشود.
در مواجهه با ویدئویی که از جانب مدیر یکی از کارخانههای تولید لبنیات منتشر شده نیز انتظار میرود این کارخانه در ابتدا موضعگیری و اظهارنظر روشنی در خصوص ویدئوی منتشرشده بگیرد و برخوردی با رفتار این کارفرما داشته باشد. علاوه براین با توجه به اینکه این ویدئو به صورت عمومی منتشر شده و موضوع دیگر صرفاً مسئلهای نیست که درون کارخانه رخ داده باشد، میبایست حداقل برای آرام کردن افکار عمومی، برخورد با این کارفرما به اطلاع مردم برسد و باید توجه داشت در این ماجرا دو اشتباه رخ داده که یکی تحقیر کارگران و دیگری تهیه فیلم از این رفتار است که میبایست برخورد حقوقی نیز با این کارفرما شود.
در نگاه به آنچه اتفاق افتاده، طبیعتاً توجیه و عدم پذیرش مسئولیت آنچه اتفاق افتاده از جانب شرکت لبنیاتی نیز اساساً توجیهپذیر نیست و رفتار درست آن است که ضمن عذرخواهی این اطمینان داده شود که برخورد درخوری با این اقدام کارفرما خواهد شد.