به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، خرس آمل چه در هفتههای اخیر و چه در تعطیلات نوروز، در هر حال کشته شده است. این موضوع را رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهرستان آمل نیز تأیید کرده است و گفته «اصل تلف شدن دو قلاده خرس توله و مادرش در جنگلهای «اندرزکوه» دهستان چلاو آمل درست است.» وقتی این خبر را در کنار سایر اخبار کشته شدن خرسها در مازندران میگذاریم، به یک کلمه میرسیم: «تعارض». انگیزهها البته متفاوتند؛ باغداران و دامداران برای حفاظت از باغها و دامها این گونه را میکشند، گروه دیگری برای تفریح ماشه را میچکانند و دسته سوم گوشت و روغن برایشان انگیزهای است تا خرسها را هدف بگیرند. بهگفته «پیمان مقدس» کارشناس حفاظت، در غرب مازندران و استان گیلان، گرفتن روغن خرس بین بخشی از محلیها رواج دارد و از گوشت این گونه هم استفاده میکنند.
«میزان تعارض در غرب مازندران بیشتر است». این گفته پیمان مقدس است. او برای سالها در شمال کشور کار حفاظت را انجام داده و دلیل این امر را استفاده از گوشت و چربی خرس میداند. «در شرق مازندران این انگیزه که کسی خرس را برای خوراک یا چربی بکشد، بسیار اندک است. در مقابل تخریب باغها ممکن است انگیزه اصلی برای تلف کردن خرس از سوی باغداران باشد، البته در این منطقه شکار تفریحی را هم داریم که نمونه آن را در فیلمی که این روزها در شبکههای اجتماعی پخش شده است، میبینیم.»
پیمان مقدس: غرب مازندران و استان گیلان، گرفتن روغن خرس بین بخشی از محلیها رواج دارد و از گوشت این گونه هم استفاده میکنند
لاشه سالم است، انگیزه شکار تفریحی بوده
«محمدباقر غفاری چلاوی» در آمل و چلاو بهواسطه فعالیتهایش در راستای حفاظت شناختهشده است. بهگفته او، مساحت منطقه چلاو ۴۰ هزار هکتار و دارای چهار بخش است. «در بخش جنوبی کار حفاظت انجام میدهم. بخش مرکزی حریم روستا است، یک بخش میانبند هم داریم و بخش مرکزی که به روستای بلیران میرسد. تلف شدن خرس حالا چه در نوروز و چه در هفتههای اخیر، در مسیر ییلاق به قشلاق اتفاق افتاده است.»
شکار تفریحی در منطقه چلاو عموماً در فصل پاییز رواج دارد. «پس از برداشت برنج کشاورزان بیکار میشوند و به قصد شکار و تفریح به ارتفاعات میروند. آنها فارغ از نوع گونه، برای امتحان کردن اسلحههایشان هر جنبدهای را بهشکل غیرقانونی شکار میکنند. خرسی هم که فیلم آن پخش شده، در همین محدوده است که جزو حریم روستا محسوب نمیشود و ۱۰ کیلومتر فاصله دارد،. از سوی دیگر، فاصله این محدوده با قشلاق هم ۳۰ کیلومتر است.»
از نظر غفاری دلیل دیگری که انگیزه شکار به قصد تفریح را نشان میدهد، سالم بودن لاشه است. شکارچی نه به گوشت خرس دست زده و نه بخشی از بدن را جدا کرده است.
مسیر حفاظت چندوجهی است
«سهیل اولادزاد»، فعال محیطزیست در استان مازندران، نیز پس از انتشار این فیلم در شبکه اجتماعی خود به مقوله تعارض توجه کرده و آورده است: «اخیراً یک کلیپ از یک منطقه در آمل پخش شده که یک خرس و توله آن کشته شدهاند؛ منطقهای که طی سالهای گذشته مورد تحسین بوده و دائماً فیلمهای دوربینهای تلهای و دستی آن منتشر شده است.»
حفاظت، گشتوگذار در جنگل و استفاده صرف از دوربین تلهای نیست، حفاظت یک برنامه همهجانبه برای بقای حیاتوحش در کنار انسانها باتوجهبه تعارضات زیستگاه است، هزاران مقاله علمی در همین یک موضوع در سراسر دنیا نوشته شده.
از تعارض خرسهای سیاه در شهر بزرگ ونکوور تا حیاتوحش اتیوپی یا پلنگ برفی در هیمالیا که نسلش در خطر است، یا یوز ایرانی همگی از بین میروند؛ چون جامعه بومی به چیزی بهنام اقتصاد فکر میکند. در مورد خرس، زمانی که در یک پروژه پژوهشی روی پلنگ کار میکردیم، بهوفور میشنیدیم که بومیان بهخاطر رفتارشناسی این گونهها در حمله به دام یا درختان باغهایشان خرس را موجودی تباه میشناسند و به بدترین شکل شکارش میکنند، گرگ را نامرد و گراز را آفت میدانند و پلنگ را تنها تا جایی حمایت میکنند که دامشان را تلف نکند. بارها گفتهام باتوجهبه تخریب گسترده زیستگاهها، شکار بیرویه و کاهش تراکم پروتئین، تعارض گونهها با انسان روبهافزایش است، اما جامعه محیطزیستی ما با رفتاری خام و به دور از نگرش صحیح روزانه در حال انتشار تصاویر از دل نقاط داغ درگیری همراه با ستایش این گونهها است. نه راه آموزش این است، نه راه کاهش تعارض! مسئله اقتصادی است. از دست دادن یک گاو صد میلیونی، را نمیتوان با پخش تصویرهای زیبا و تمجید از حضور یک طرف تعارض حل کرد. مسیر حفاظت مسیری چندعامله است».
کاهش تلفات از طریق تعامل با جامعه محلی و افزایش گشتها
«طاهر قدیریان»، کارشناس حیاتوحش، معتقد است با افزایش نیرو و بودجه میتوان میزان تخلفات و شکار غیرمجاز را کاهش داد. اما چطور میتوان در مناطق آزاد که در حوزه مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست نیست، این کار را به انجام رساند. «این یک بحث ریشهای است. در شهرستان آمل نیروی محیطبانی داریم، اما تجهیزات و نیروها محدود است. بااینحال، ادارات محیطزیست میتوانند هم تعامل را با جامعه محلی افزایش دهند و هم در فصل شکار، ترددها و گشتها را افزایش دهند. البته وقتی در کل کشور حدود سه میلیون اسلحه مجوزدار و به همین میزان یا بیشتر هم احتمالاً اسلحه غیرمجاز وجود دارد، مدیریت آن بسیار دشوار خواهد بود.»
نقطه صفر تعارض نداریم
«پوریا سپهوند»، کارشناس حیاتوحش، بهتازگی مجموعه کارگاههایی را برای کاهش تعارض میان جامعه محلی و حیاتوحش برگزار کرده است. او شرایط هر منطقه با منطقه دیگر را بهلحاظ شرایط طبیعی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت میداند. «این سه عامل در اغلب موارد دستبهدست هم میدهند و زمینهساز تعارض میشوند. برای حل این مسئله نیز باید براساس نوع تعارض راهکاری را برای حل آن انتخاب کرد؛ زیرا تعارض میان انسان و گوشتخواران قابل حذف نیست. اما باتوجهبه نوع تعارض میتوانیم راهکاری برای کنترل و پیشگیری از آن بهکار بگیریم و میزان خسارت را به حداقل برسانیم.»
زمانی که از راهکار صحبت میکنیم از نظر سپهوند به یک مورد خلاصه نمیشود بلکه باید بستهای از راهحلها را مدنظر قرار داد. «در بسیاری از موارد میتوان تعارض را با مدیریت عوامل جذبکننده حیوان کنترل کرد. بهعنوان مثال خرس حس بویایی قوی دارد. ازاینرو، با نریختن زباله در اطراف دامسراها یا حاشیه زندگی جامعه انسانی، رها نکردن لاشه دام و… میتوان بخشی از تعارض را کاهش داد.»
پوریا سپهوند: تعارض با مجموعه راهکارهایی کاهش مییابد، اما هرگز به صفر نمیرسد. تمام این راهکارها برای کنترل و مدیریت شرایط است و گام اول آن نیز با آموزش محقق میشود
دستاندازی به طبیعت و تغییراتی که در محیطزیست بهواسطه تغییراقلیم، تکهتکه شدن زیستگاهها و برداشت بیش از حد از منابع طبیعی رخ داده است، باعث محدودیت در منابع تغذیهای گونههای مختلف حیاتوحش و از جمله خرسها شده است. این کارشناس حیاتوحش چنین وضعیتی را یکی دیگر از عوامل تعارض میداند که درباره گونه خرس در پاییز شدت آن نیز بیشتر میشود. «ما فصل پرخوری برای خرسها داریم که تا اواسط پاییز ادامه دارد. در این دوره این گونه تلاش میکند با مصرف بیش از حد مواد غذایی، خود را برای زمستانگذرانی آماده کند. با آگاهیرسانی به مردم میتوانیم تعارضات را در این دوره کنترل کنیم.»
بیشترین تعارض ثبتشده خرسها با باغداران و زنبورداران است؛ از نظر سپهوند کمتر اتفاق افتاده که خرس به دام اهلی حمله کند. «در استان قزوین برای صدمات کمتر به کندوهای عسل، آنها را بالای یک سکوی چوبی یا فلزی میگذارند تا دسترسی محدود شود. در باغاتی که به حال خود رها شدهاند نیز فنس الکتریکی میتواند سودمند باشد. این فنسها علیرغم باور همگانی گران نیستند، بهعنوان مثال در آمازون با ۱۵۰ دلار میتوان یک اینوِرتِر (یک دستگاه الکترونیک قدرت است که جریان مستقیم را به جریان متناوب تبدیل میکند)، منبع تغذیه خورشیدی و یک کابل ۱۰۰ متری تهیه و دورتادور زمین را با حصار الکتریکی امن کرد. موانع نوری و صوتی را هم میتوان برای دور کردن خرسها بهکار برد. استفاده از مواد بودار که باعث فرار کردن خرس میشود یا روشن کردن آتش در زمان پرخوری خرسها از دیگر راهکارهایی هستند که باتوجهبه شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستگاهی میتوانند بهکار گرفته شوند.»
این کارشناس حیاتوحش یکی از مناطق پرتعارض در زمینه خرس را شمال ارتفاعات فیروزکوه و در مرز استان مازندران میداند. «در درههای البرز جنوبی باغات هلو، سیب،گردو و سایر میوهها در یک محدوده گسترده که قبلاً زیستگاه خرس بوده، ایجاد شده است. این میوهها جزو خوراک محبوب خرسها هستند و همین عامل سبب شده است آنها وارد باغات شده و برای دسترسی به میوهها، شاخههای بالاتر عملاً به درختان آسیب بزنند و آنها را از بین ببرند. باغداران شکایت زیادی از ورود خرس دارند و همین موضوع این گونه را به حیوانی منفور در منطقه بدل کرده است.»
بهگفته سپهوند، برای حل تعارض باید بستهای از راهکارها را مدنظر قرار داد. «ما باید هم آموزش و آگاهیرسانی به مردم درباره رفتار خرس، عادت غذایی، فصل پرخوری و … را داشته باشیم و هم تجربههای موفق درباره موانع صوتی، نوری و الکترونیکی را معرفی کنیم تا تعارضات کاهش یابد.»
تنها عامل کشته شدن خرسها خسارتهایی نیست که آنها به باغها یا کندوهای عسل میزنند. از نظر این کارشناس حیاتوحش در مواردی مردم بهدنبال استفاده از بخشهایی از بدن خرس هستند. «در مازندران و هیرکانی گروهی از مردم خرس را برای گوشت و بهرهگیری از یکسری اندامها که از نظرشان خواص دارویی دارد، شکار میکنند. بهعنوان مثال، برخی اعتقاد دارند پی خرس برای درمان دیابت و زبان آن برای قند خون مناسب است. اینها باورهای اشتباه تأییدنشدهاند که به این گونه آسیب میرساند. بهعلاوه شکار تفریحی غیرمجاز نیز عامل دیگری است که به تلفات این گونه منجر میشود.»
بهگفته سپهوند، شکار تفریحی غیرمجاز خرس راهکاری مشابه سایر گونههایی دارد که به همین شکل تلف میشوند. «متأسفانه بخش آگاهیرسانی و آموزش در حیطه محیطزیست سالها است که به بوته فراموشی سپرده شده است و هزینهای هم برای آن در بخشهای مختلف کشور نمیشود، درحالیکه مهمترین رکن حفاظت، آموزش است. تا زمانی که اهمیت خرس و نقش اکولوژیکی آن را در اکوسیستم برای جامعه محلی تفسیر نکردهایم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم تعارضها کاهش یابد. نکته دیگر اینکه تعارض با مجموعه راهکارهایی کاهش مییابد، اما هرگز به صفر نمیرسد. تمام این راهکارها برای کنترل و مدیریت شرایط است و گام اول آن نیز با آموزش محقق میشود.»