به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، ۶ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ گزارش یک درگیری به مرکز فوریت‌های پلیسی اعلام شد. پس از آن مأموران به محل نزاع که بوستانی در ورامین بود اعزام شدند و بعد از بررسی‌های اولیه مشخص شد درگیری میان دو پسر جوان رخ داده و یکی از آنها از ناحیه قفسه سینه با چاقو مجروح شده است. پس از انتقال پسر جوان به بیمارستان، وی ساعتی بعد جان باخت.

مأموران با بررسی‌های میدانی و گفت‌وگو با شاهدان نزاع دریافتند ضارب پسری ۲۴ ساله و از دوستان نزدیک مقتول بوده است. به این ترتیب متهم ردیابی شد و مأموران او را در خانه‌اش بازداشت کردند.

وی پس از بازداشت و در همان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد اما مدعی شد به خاطر یک سوء‌تفاهم و ناخواسته موجب مرگ دوستش شده است.

با اعتراف صریح متهم، او صحنه جرم را بازسازی کرد و با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

ماجرای فرار قاچاقی به ترکیه

در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی به جایگاه رفتند و درخواست قصاص کردند و گفتند به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستند. سپس متهم در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من و مقتول از سال‌ها قبل با هم دوست بودیم تا اینکه چند ماه قبل ما به همراه برادر و خواهر مقتول برای رفتن به کشور ترکیه از افغانستان به ایران آمدیم.

پس از مدتی توانستیم یک قاچاقچی انسان پیدا کنیم تا با گرفتن پول، ما را به استانبول ببرد. برنامه طبق روال پیش می‌رفت و همگی روز موعود با قاچاقچی راهی مرز شدیم، در مرز مرد قاچاقچی پولی را که قرار بود به او بدهیم از ما گرفت و بعد هم از ما خواست نیم‌ساعتی منتظر بمانیم تا با ماشین ما را به آن سوی مرز منتقل کند اما هر چه منتظر ماندیم برنگشت و فهمیدیم که سرمان کلاه گذاشته است. بعد هم پلیس مرزی سر رسید و ما را دستگیر کرد.

در این میان برادر مقتول توانست از دست پلیس فرار کند و خودش را به ترکیه برساند اما من و دوستم و خواهرش به ایران برگشتیم. اختلاف ما از همان موقع شروع شد چون دوستم مدعی بود من باید تاوان پولی را که به قاچاقچی داده‌ایم پس بدهم. من هم می‌گفتم اصلاً آن شخص را نمی‌شناختم و پول خود من را هم برده است.

موضوع سوءتفاهم چه بود؟

از سوی دیگر، دوستم فکر می‌کرد من به خواهرش سوء‌نیت دارم چون اتفاقی متوجه شده بود که چند باری به خواهرش پیام داده و در فضای مجازی با او صحبت کرده‌ام. هرچه گفتم دچار سوء‌تفاهم شده‌ و من نظر بدی به خواهرت ندارم، باور نمی‌کرد و از من کینه به دل گرفته بود.

تا اینکه روز حادثه با من تماس گرفت و خواست به پارک نزدیک محل سکونت‌مان برویم و درباره اختلافات‌مان صحبت کنیم. وقتی به پارک رسیدم بدون مقدمه چاقویش را بیرون آورد و به سمتم حمله کرد و با هم درگیر شدیم و هر دو نفرمان روی زمین افتادیم اما ناگهان چاقوی خودش به قفسه سینه‌اش خورد و دیگر بلند نشد.

باور کنید من به او چاقو نزدم و اصلاً قصد کشتنش را نداشتم. من ضربه‌ای به او نزدم و اتهام قتل عمد را قبول ندارم.»

پس از اظهارات متهم، مادر مقتول که در جلسه حاضر شده بود به نشانه اعتراض بلند شد و گفت: این پسر دروغ می‌گوید، چاقو مال خودش بوده. پسر من اصلاً چاقو نداشته. او برای تبرئه خودش این حرف‌ها را می‌زند.

با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، گزارش پلیس و پزشکی قانونی و همچنین درخواست اولیای دم، متهم را به قصاص محکوم کردند.

source

توسط visitmag.ir